امشبم همه میخوابیم
چه اونا که گفتن پای نظام و سپاه هستن...
چه اونها که علیه سپاه شعار دادن و فحش دادند ...
ولی یه عده پای همون پدافند، پای همون شاسی، امشب نمیخوابن!! ۴۰ ساله که نمیخوابن!!
برادر عزیزی که پای پدافند نشستی دست و دلت نلرزه!!
حتی اونی که داره فحش میده به امید بیدار بودن تو، خودش و زن و بچهاش راحت میخوابن ...
تو صبور باش
اينها داعش نديدهاند. جهاد نكاح و فروختن ناموس را به نظاره ننشستهاند. تجاوز به زن و فرزند را در مقابل چشمشان شاهد نبودهاند.
كسى اطفال دوسالهى آنها را مجبور نكرده با سر بريدهى پدر فوتبال كند.
زنده پوست كندن و به آتش افكندن و هر روز و هر ساعت انتحار و انفجار و هزاران جنايت و قصهى ناگفته كه هيچ درندهاى در حق هم نوع خود نكرد.
تو صبور باش كه قدر عافيت كسى داند كه به مصيبتى گرفتار آيد.
قدر يک شب در امنيت خوابيدن را از افغانستانى بپرس و از آوارهی سوری و عراقی و لبنانی
آنها به عظمت کار تو و بزرگی و جایگاه سردار علمدارت بهتر واقفند تا برخی هموطنان ایرانی تو که این روزها به تو فحش دادن.
آنها نمیدانند و در عجبم که چگونه درک نمیکنند که اگر تو نباشی داعش حسرت همین فحش دادن را نیز به دل آنها خواهد گذاشت.
ترامپ هم دیگر توئیت نخواهد کرد و شعار دهندگان نیز هیچگاه مرد میدان نبودهاند.
اینها در پناه امنیتی که تو و سردارانت برای تأمین آن از جان مایه گذاشتی فقط نامردانه و نابخردانه بلدند فحش بدهند
تو صبور باش و پای ماشه بمان.

- مهدی پورصفا: در انتخابات سال ۲۰۱۶ میلادی، زمانی که برنامهریزان ستاد انتخاباتی هیلاری کلینتون در رقابت با دونالد ترامپ مانند ادوار گذشته رأی ایالتهایی همچون میشیگان را در سبد دمکراتها میدانستند، یک غافلگیری بزرگ در انتظارشان بود. کارگران سفیدپوست آمریکایی که اغلب آنها به دمکراتها رأی میدادند به ترامپ جمهوریخواه رأی دادند. کاندیدایی که نه تنها از پیمانهای تجارت آزاد حمایت نمیکرد، بلکه از ضرورت بازگشت کارخانهها به ایالات متحده و فعال شدن مناطق متروک سخن میگفت؛ کارخانههایی که چرخ آنها را کارگران چینی، مکزیکی و فیلیپینی میچرخاندند.
سخنگوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران گفت که انتقام حقیقی از خون شهدا زمانی گرفته میشود که نیروهای آمریکایی به طور کامل از منطقه خارج شوند.

به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، سردار «رمضان شریف» سخنگوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران روز سهشنبه در گفتوگویی کوتاه با شبکه «المسیره» گفت که سپاه پاسداران وعده پاسخی سخت به جنایت آمریکا در ترور شهید قاسم سلیمانی داد و هدف قرار دادن پایگاه هوایی «عین الأسد»، فقط نخستین اقدام جمهوری اسلامی ایران در این زمینه بود.
با شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس، معادلات برخلاف انتظار آمریکاییها که مترصد مشروعیتزدایی از ایران بودند، به نفع کشورمان تغییر یافت.

ـ حسام رضایی، کارشناس سیاسی: برای دستیابی به تحلیلی واقعبینانه و راهبردی از پاسخ موشکی جمهوری اسلامی ایران به ترور سردار قاسم سلیمانی توسط نیروهای تروریستی ارتش آمریکا، ناچاریم به یک سوال مهم پاسخ بدهیم؛ اینکه واشنگتن از این ترور، چه هدف یا احیانا اهدافی را تعقیب میکرد؟
تحولات اخیر منطقه و انتقام سخت ایران، یکبار دیگر متحدان منطقهای واشنگتن را ناامید کرده و فصل جدیدی را در غرب آسیا رقم زده است.
، آمریکا بامداد جمعه ۱۳ دی ماه بزرگترین حماقت را مرتکب شد. ترور سردار قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس، معاون الحشد العشبی عراق باعث شد تا تمام سیاستهای آمریکا در منطقه با تهدید بزرگی مواجه شود. مقام معظم رهبری بلافاصله پس از این جنایت وعده «انتقام سخت» دادند. تنها ۵ روز کافی بود تا این وعده عملیاتی شود.
بامداد چهارشنبه در همان ساعتی که سردار سلیمانی به شهادت رسید سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انتقام سخت را آغاز کرد. طبق اعلام رسانههای خارجی، پایگاههای آمریکایی در برابر بارانی از موشک قرار گفتند. سامانههای دفاعی نیز در این حمله موفق به رهگیری هیچ موشکی نبودند و پایگاه عین الاسد آمریکا به صورت کامل موشک باران شد.
پایگاه عین الاسد در استان الانبار عراق به عنوان بزرگترین و مجهزترین پایگاه آمریکا هدف عملیات موشکی ایران قرار گرفت. این پایگاه ستون فقرات نیروهای زمینی آمریکا در منطقه است. امنیت این پایگاه به گونهای بوده که ترامپ و مایک پنس، معاون رئیس جمهور آمریکا در سفرهایی که به عراق داشتند به این پایگاه وارد شدند. این حمله فصل جدیدی از معادلات قدرت را در منطقه آغاز کرد. در این میان کشورهای عربی عضو محور ارتجاع بزرگترین بازندگان این معادله قدرت خواهند بود که دیگر توان و جرات توطئهپردازی علیه ایران را نخواهند داشت. در ادامه تنهایی ارتجاع عرب در برابر قدرت ایران را بررسی میکنیم.
۱. عملیاتی که معادله قدرت را تغییر داد
رسانههای بینالمللی حمله ایران به پایگاه آمریکایی عین الاسد را نشاندهنده ابرقدرتی ایران در عرصه موشکی اعلام کردند. «سرکیس ابو زید» مفسر سیاسى مقیم بیروت، در گفتوگو با المیادین اعلام کرد: «کسى گمان نمى کرد که مى توان به پایگاهى که ارتش آمریکا در آنجاست، حمله کرد. چه کسى جرأت مى کرد! افسانه برترى فنى/نظامى آمریکا همیشه مطرح مى شد. حمله موشکى از ایران این دیوار محال را شکست.»
«هری کیزیانس» مدیر مطالعات دفاعی اندیشکده آمریکایی «مرکز منافع ملی» نیز در مصاحبه با شبکه «سیانبیسی» با اشاره به حمله بامداد چهارشنبه ایران به مواضع آمریکا در عراق، ایران را «ابرقدرت موشکی» خواند. کیزیانس تصریح کرد: «اگر آمریکا تلاش میکرد که جلوی یک حمله موشک بالستیک ایرانیها را بگیرد (شاید میتوانست)، اما ما نمیتوانیم جلوی همه موشکهای ایران را بگیریم حتی اگر تک تک پدافند دفاع موشک بالستیکی که در جهان داریم را به خاورمیانه بیاوریم، قادر نخواهیم بود که جلوی ایرانیها را بگیریم».
واکنشهای بینالمللی به عملیات موفق ایران بسیار زیاد است. نقطه مشترک بیشتر این واکنشها این است که فصل جدیدی در منطقه آغاز شده که ایران به عنوان تنها قدرت تعیین کننده کنشگری خواهد کرد.
۲. پایان رویای ناتوی عربی
مقامهای آمریکایی و کشورهای عربی در چند سال گذشته برای مقابله با ایران به دنبال تشکیل پیمانی معروف به ناتوی عربی بودند. خبرگزاری رویترز از قول چند منبع نوشت که هدف کاخ سفید از تشکیل چنین ائتلافی، همکاریهای عمیقتر بین این کشورها در زمینه دفاع موشکی، آموزش نظامی، مبارزه با تروریسم و دیگر مسائل مانند تقویت روابط اقتصادی و دیپلماتیک این کشورهاست. نام اولیهای که به این ائتلاف داده شده، مسا، مخفف عبارت «ائتلاف راهبردی خاورمیانه» است.
سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید در این مورد ادعا کرد «مسا مانند یک خاکریز در مقابل تجاوز، تروریسم و افراطگرایی از طرف ایران خواهد بود و به خاورمیانه ثبات میآورد.» یک منبع مطلع به رویترز گفت که ایجاد سپر دفاع ضدموشکی آمریکا در این منطقه، یکی از اهداف اصلی این ائتلاف خواهد بود. گمانهزنیها درباره چنین برنامهای بین آمریکا و متحدان عربیاش در منطقه سالهاست که مطرح بوده است.
روزنامه ایندیپندنت در مطلبی اعلام کرده که طرح ناتوی عربی را مصر در سال ٢٠١٥ مطرح کرد، طبق این طرح قرار بود که ٤٠ هزار سرباز از مصر، اردن، عربستان، امارات، مراکش و سودان گردهم آیند، اما این طرح به دلیل مشکلات داخلی عقیم ماند. روزنامه وال استریت ژورنال نیز در گزارشی اعلام کرده که هدف ترامپ در خاورمیانه تشکیل یک پیمان سیاسی-نظامی است و این پیمان شامل عربستان، امارات، مصر و اردن خواهد بود. طبق این گزارش، ترامپ این امر را در ٢١ مه ٢٠١٧ در اجلاس ریاض که رهبران ٤٣ کشور اسلامی در آن شرکت کردند بیان کرد.
روزنامه واشنگتن پست هم در گزارشی ادعا کرد تشکیل ناتوی عربی برای مقابله با ایران شبیه به رژیم صدام در زمان ریگان خواهد بود. بر این اساس، موضوع ثابتی که در طول سفر دونالد ترامپ به خاورمیانه در سال ۹۶ مورد بررسی قرار گرفت «تهدید از سوی ایران» نامیده شده بود. در واقع محور سفر ترامپ به عربستان سعودی در سال ۹۶ معامله ۱۱۰ میلیارد دلار اسلحه با پادشاه عربستان بود که رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه آمریکا این معامله را کمک به عربستان سعودی در برابر نفوذ و تهدیدات مرتبط با ایران توصیف کرد. اما عملیات موشکی ایران علیه آمریکا مهر پایانی بر ناتوی عربی بود. چرا که آمریکا نشان داد قادر به واکنش در برابر حملات ایران نخواهد بود و تشکیل ناتوی عربی نیز نمیتواند مشکلی را حل کند؛ بنابراین اولین تاثیر و پیامد مهم عملیات موفق موشکی مرگ ائتلافهای ضد ایرانی مانند ناتوی عربی خواهد بود.
۳. تحقق یک پیشبینی
کشورهای محور ارتجاع عرب به ویژه سه کشور عربستان، بحرین و امارات در شورای همکاری خلیج فارس محوری تندرو را علیه ایران تشکیل دادهاند. با به قدرت رسیدن دونالد ترامپ این محور فرصت بیشتری برای فعالیتهای ضد ایرانی خود پیدا کرد. البته تغییر مناسبات قدرت در عربستان سرآغاز این نوع کنشگری بود. عربستان در دوران ملک عبدالله، پادشاه سابق در عرصه منطقهای سیاست «محافظه کارانه تدافعی» را در پیش گرفته بود و سعی داشت به دلیل محدودیتهایی که دارد چندان به ماجراجویی در عرصه منطقهای نپردازد. اما با شروع دوران آل سلمان این محافظهکاری تدافعی پایان یافت و «محافظه کاری تهاجمی» به عنوان محور اصلی سیاست خارجی عربستان مطرح شد.
در این مسیر محمد بن سلمان، به عنوان ولیعهد اقدام به خرید سلاحهای مختلف از آمریکا کرد و به مقابله با ایران پرداخت. حتی وی روابط با ایران را قطع و سعی داشت تا ایران را در نوعی از انزوا قرار دهد. اما تنها چند ریزکشور از عربستان تبعیت کردند. بن سلمان به ترامپ امید زیادی داشت تا بتواند با ایران مقابله کند. به همین دلیل وی مجموعهای از ماجراجوییها در یمن، سوریه، عراق و لبنان به راه انداخت. اما در تمام این ماجراجوییها شکست خورد. نکته جالب نیز این بود که در تمام این پروندهها ترامپ هیچ کمکی به عربستان نکرد. بحرین و امارات نیز به همین سرنوشت دچار شدند.
ماجراجوییهای بن سلمان باعث شد تا مقام معظم رهبری در سال ۹۴ و پس از آغاز جنگ یمن به عربستان هشدار دهد: «ما با سعودیها در مسائل گوناگون سیاسی اختلافات متعددی داریم، اما همیشه میگفتیم که آنها در سیاست خارجی متانت و وقار نشان میدهند، اما چند جوان بیتجربه امور آن کشور را در دست گرفته و دارند جنبه توحش را بر جنبه متانت و ظاهرسازی غلبه میدهند، که این کار قطعاً به ضررشان تمام خواهد شد.» گذشتِ زمان این پیشبینی و هشدار مقام معظم رهبری را ثابت کرد و اکنون ارتجاع عرب در تمام پروندهها شکست خورده اند.
۴. آمریکا امید اصلی ارتجاع عرب در برابر ایران
کشورهای عربی به دلیل ضعفهای اساسی به ویژه در حوزه تسلیحات به دنبال آن بودند تا با خریدهای نجومی بتوانند خود را در برابر ایران ایمن کنند. در این مسیر آمریکا به عنوان تنها امید ارتجاع عرب مطرح بود. دونالد ترامپ و سایر روسای جمهور آمریکا با پررنگ کردن پروژه ایرانهراسی سعی داشتند تا سلاح بیشتری به کشورهای عربی بفروشند. «مرکز تحقیقات صلح استکهلم» فهرستی را از ۴۰ کشور بزرگ واردکننده سلاح در جهان از ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷ منتشر کرد. در این فهرست نام ۱۰ کشور عربی وجود دارد که به تنهایی ۳۱ درصد واردات سلاح جهان را در اختیار دارند. در این فهرست جهانی، عربستان به عنوان یکی از بزرگترین کشورهای برهمزننده ثبات منطقه و آغازگر کشتار ملت مظلوم یمن، ۱۰ درصد واردات سلاح جهان را در اختیار دارد. میزان واردات این کشور از ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷، ۲۲۵ درصد افزایش داشته است.
روزنامه گاردین چاپ انگلیس نیز نوشت که عربستان به دلیل جنگ علیه یمن در سال ۲۰۱۴ میلادی حدود ۷۰ میلیارد دلار صرف خرید سلاح کرده که این میزان حدود ۹ درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور است. بر اساس این گزارش از زمان آغاز تجاوز عربستان علیه یمن در سال ۲۰۱۵ میلادی این کشور به بزرگترین وارد کننده اسلحه در دنیا تبدیل شده است. به نوشته گاردین آمریکا بزرگترین صادرکننده سلاح به عربستان به شمار میرود، به گونهای که از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ میلادی حدود ۷۰ درصد از بازار سلاح عربستان در اختیار آمریکا بوده است.
در واقع آمریکا با فروش سلاح به کشورهای عربی به آنها اطمینان داد که واشنگتن حافظ و ایمن این کشورها در برابر هرگونه تجاوز خارجی است. اما در چند ماه گذشته تمام این معادلات تغییر کرد و کشورهای عربی برای همیشه در برابر تهدیدها تنها ماندهاند.
۵. سه عملیاتی که ارتجاع عرب را ناامید کرد
ارتجاع عرب پس از سه عملیاتی که از سوی محور مقاومت در منطقه صورت گرفت به صورت کامل امید خود را به آمریکا از دست داد.
ساقط شدن پهپاد پیشرفته آمریکا: در نخستین ساعات بامداد پنجشنبه ۳۰ خرداد یک فروند پهپاد جاسوسی آمریکایی که در حال تعرض به حریم هوایی کشورمان بود، توسط پدافند نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سرنگون شد. روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعلام کرد پهپاد جاسوسی «گلوبال هاوک» در ساعت ۱۴ دقیقه بامداد پنجشنبه از یکی از پایگاههای نیروهای آمریکایی در جنوب خلیج فارس با مختصات معلوم به هوا برخاسته و برخلاف قوانین هوانوردی کلیه تجهیزات مربوط به معرفی خود را خاموش نموده و در نهایت پنهانکاری، از تنگه هرمز به سمت چابهار ادامه مسیر میدهد.
در ابتدا مقامهای آمریکا تلاش در انکار ضمنی ماجرا داشتند و اعلام شد که هیچ هواپیمای آمریکایی در زمان مورد اشاره فعالیتی در حریم هوایی ایران نداشته است. اما با گذشت ساعاتی سرانجام مقامهای آمریکایی هدف قرار گرفتن پهپاد خود را به صورت رسمی تایید کردند. منابع دولتی در گفتوگو با رسانهها اعلام کردند که پهپاد این کشور با موشک زمین به هوای ایران سرنگون شده است. پس از مدتی در بیانیهای رسمی ارتش آمریکا همزمان با تایید هدف قرار گرفتن پهپاد این کشور ادعا شد که پهپاد مورد اشاره در حال پرواز بر فراز آبهای بینالمللی بوده و وارد حریم ایران نشده است.
در مقابل ترامپ در توییتر بار دیگر فعال شد و در اولین واکنش توییتری خود به ماجرا نوشت: «ایران اشتباه بسیار بزرگی مرتکب شد.» خیلیها این توییت را به معنای احتمال واکنش سریع آمریکا قلمداد کردند. اما مدت کوتاهی پس از این توییت ترامپ در جریان دیدار با نخست وزیر کانادا ناگهان موضعگیری خود را تغییر داد. او در این نشست گفت: «این حادثه میتواند محصول یک اشتباه فردی بوده باشد.» او که همچنان بر اینکه ایران اشتباه کرده تاکید میکرد گفت: «آنها مرتکب یک اشتباه شدند، فکر میکنم یک ژنرال یا یک نفر بوده که مرتکب اشتباه شده است. خوشبختانه آن هواپیما غیرمسلح بود و سرنشینی نداشت. آن پهپاد به روشنی بر فراز آبهای بینالمللی بود.»
علاوه بر این، پس از برگزاری نشست کاخ سفید، دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، اعلام کرد در نظر داشته تا در پاسخ به ساقط شدن پهپاد آمریکایی توسط ایران، به سه هدف در ایران حمله کند، اما به واسطه برآوردی که از کشته شدگان احتمالی به او ارائه شد، تصمیم گرفت این کار را انجام ندهد! ترامپ در توییتر خود نوشت: «آماده بودیم تا با زدن سه هدف تلافی کنیم، وقتی پرسیدم چند نفر کشته میشوند، یک ژنرال گفت ۱۵۰ نفر قربان، ١٠ دقیقه قبل از حمله متوقفش کردم.»
کشورهای عربی امیدوار بودند که آمریکا علیه ایران یک واکنش قاطع نشان دهد. اما ترامپ با مواضع متناقض خود نشان داد که مرد جنگ نبوده و از رویارویی با ایران در هراس است. کشورهای عربی پس از این ماجرا از ترامپ ناامید شدند. بلافاصله رفتار برخی از کشورها مانند امارات ملایمتر شد و سعی کرد علیه ایران مواضع تندی اتخاذ نکند. چرا که کشورهای عربی به این نتیجه رسیدند که ترامپ وقتی برای ساقطشدن پهپاد پیشرفته خود توسط ایران قادر به انجام کاری نیست قطعا برای کشورهای عربی خود را وادر به یک ماجراجویی با ایران نخواهد کرد.
حمله انصارالله به ستون فقرات عربستان: دومین عاملی که کشورهای عربی را قانع کرد که نباید به آمریکا امید داشته باشند در یمن اتفاق افتاد. حمله انصارالله یمن به دو پالایشگاه البقیق و الخریص در عربستان باعث شد تا بیش از نیمی از تولیدات نفتی عربستان متوقف شود و خسارت ۳۰ میلیارد دلاری به عربستان وارد شود. علاوه بر این، ناکارآمدی سامانههای دفاعی عربستان که از آمریکا خریده بود، نشان داد که عربستان هیچ امنیتی در برابر حملات انصارالله ندارد. این حمله بزرگترین شکست تاریخ عربستان در ۸ سال گذشته به شمار رفت. عربستان انتظار داشت تا ترامپ در برابر این حمله اقدامی قاطع انجام دهد، اما رئیسجمهور آمریکا تنها با چند توییت به آل سعود دلداری داد و عربستان را در برابر این حمله تنها گذاشت.
انتقام سخت ایران: ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس توسط آمریکا بار دیگر کشورهای عربی امیدوار کرد که ترامپ به دنبال واکنش قاطع علیه ایران است. البته این کشورها از ترسِ واکنش ایران به صورت محافظهکارانه با این مسئله برخورد کردند و حتی عربستان نمایندهای به آمریکا فرستاد تا کشورهای عربی را درگیر جنگ نکنند. کاملا مشخص بود که کشورهای عربی به ترامپ برای مقابله با ایران امیداور شده اند. اما عملیات موشکی ایران علیه بزرگترین پایگاه آمریکایی در عراق بار دیگر آنها را ناامید کرد. این عملیات که ضربه بزرگی به آمریکا بود و رسانهها از آن با عنوان مهمترین حمله رسمی به آمریکا پس از جنگ جهانی دوم یاد میکنند بدون هیچ واکنشی از سوی ترامپ تمام شد.
کشورهای عربی امیدوار بودند در واکنش به این عملیات، ترامپ در بیانیهای آغاز جنگ با ایران را اعلام کند. اما ترامپ در یک سخنرانی بسیار ضعیف که ۵۸ بار تپق زد، با لحنی لرزان اعلام کرد که به دنبال واکنش نظامی نخواهد بود. این سخنان ترامپ کشورهای عربی را برای همیشه ناامید کرد و نشان داد که اکنون دوران جدیدی در منطقه آغاز شده است.
نتیجه
عملیات موشکی ایران علیه پایگاه عین الاسد آمریکا در عراق علاوه بر اینکه ضربه مهمی به اقتدار ادعایی آمریکا در جهان زد و ایران را به عنوان یک ابرقدرت موشکی در جهان معرفی کرد، کشورهای عربی را نیز در برابر ایران تنها گذاشت. در واقع عدم واکنش قاطع ترامپ باعث شده تا کشورهای عربی جرات و توان اجرای هیچ توطئهای علیه ایران نداشته باشند. زمانی که ابرقدرت مورد نظر این کشورها یعنی آمریکا در برابر ایران شکست را پذیرا شده و قادر به واکنش نیست، کاملا مشخص است که کشورهای عربی که تمام موجودیت خود را وابسته به حمایتهای آمریکا میدانند، باید ماجراجوییهای منطقهای خود را پایان داده و به دنبال تنشزدایی با ایران باشند.
نکته مهم در این مورد به بیانیه سپاه پس از عملیات موشکی علیه آمریکا باز میگردد. در بند ۲ این بیانه آمده است: «به دولتهای متحد آمریکا که پایگاههای خود را در اختیار ارتش تروریستی این کشور قرار دادهاند اخطار داده میشود هر سرزمینی، به هر ترتیب مبدأ اقدامات خصمانه و تجاوزگرانه علیه جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد، هدف قرار خواهد گرفت.» باید پذیرفت در آینده کشورهای عربی به صورت دومینو وار به سمت محافظهکاری در منطقه پیش خواهند رفت و سیادت محور مقاومت را خواهند پذیرفت.
عربستان، امارات، بحرین و سایر کشورهای محور ارتجاع عرب دیگر توان و قدرتی برای تهدید کردن ایران ندارند. پیش از این نیز تنها به امید حمایتهای آمریکا اقدام به تهدیدات پوچ رسانهای میکردند. اکنون این حمایت از بین رفته و کشورهای عربی به دنبال نوعی از رفتار منطقهای خواهند بود که محور مقاومت و به ویژه ایران را عصبانی نکند. این همان وضعیتی است که رسانههای جهانی از آن با عنوان آغاز فصل جدید از معادلات قدرت نام میبرند.
به نظر میرسد انصراف ترامپ از پاسخ به ضربه انتقامی به عنوان نقطه عطفی در تاریخ و آغاز افول هژمونی آمریکا و ایجاد یک نظم جدید جهانی ثبت شود.

گروه بینالملل خبرگزاری فارس - مهدی پورصفا: در طول تاریخ نقاط سرنوشتسازی وجود دارد که تاریخنویسان از آن به عنوان نقاط عطف یاد میکنند. به جرأت و با یقین کامل میتوان در آینده و دانشکدههای بزرگ علوم سیاسی و روابط بین الملل از ۸ ژانویه سال ۲۰۲۰ به عنوان یکی از این نقاط عطف یاد کرد. زمانی که ایالات متحده آمریکا به عنوان هژمون مسلط دنیا از پاسخ نظامی به پاسخ متقابل نظام جمهوری اسلامی سرباز زد و از حمله موشکی به پایگاه خود در عین الأسد عبور کرد.
طبیعی است که در شرایط فعلی نتوان تمام ابعاد این تحول تاریخی را پیشبینی و بازگو کرد، ولی با نگاهی اجمالی هم روشن است که سرنوشت آینده نظام بینالملل مسیری متفاوت از گذشته را طی خواهد کرد.
سر افعی را قطع کنید
رابرت گیتس وزیر دفاع اسبق آمریکا در یکی از خاطرات معروف خود به ملاقاتش با ملک عبدالله پادشاه پیشین عربستان در سال ۲۰۰۷ اشاره میکند که در آن شخصیت سعودی از وی می خواهد که سر افعی را در تهران قطع کند.
گیتس این درخواست را رد میکند و شاید رد همین درخواست سبب شد تا در سال ۲۰۱۳ میلادی حمله شیمیایی به منطقه دوما در دمشق ترتیب داده شود. حملهای که با استناد به گزارش «سیمور هرش» با همکاری ترکیه، رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی ترتیب داده شد تا واشنگتن با یک حمله گسترده به دولت سوریه دومینوی سقوط قدرت منطقهای تهران را رقم بزند.
به ظاهر تمام پازلها به درستی چیده شده بود. خطوط قرمز اعلامی دولت اوباما زیر پا گذاشته شد و موشکهای کروز در زیردریایی و ناوشکنهای مستقر برای شلیک آماده بود. با این حال در لحظه آخر واشنگتن از جمله نظامی عقب نشست و پس از آن بر اساس پیشنهاد مشترک ایران و روسیه یک مصالحه مرضیالطرفین حاصل شد.
در اینجا بود که ناگهان تمام انتظارات قبلی از هژمونی ایالات متحده در هم ریخت. کشورهای عربی و رژیم صهونیستی متوجه شدند که دیگر نمیتوانند بر روی اراده دولت اوباما برای مقابله با ایران حساب کنند.
آغاز مذاکرات هستهای که از مدتها پیش با گفتوگوی دو جانبه مخفیانه در عمان آغاز شده بود، شوک دیگری برای همپیمانان واشنگتن بود. روشن بود که کشورهای عربی از افزایش تقابل آمریکا با ایران ناامید شده بودند و تمام این مسئله را ناشی از عدم اراده دولت اوباما میدانستند که حاضر نبود از قدرت نظامی آمریکا استفاده کند.
شاید از همین رو بود که در زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ارتباطات گستردهای برای تاثیرگذاری بر دونالد ترامپ کاندیدای وقت حزب جمهوریخواه و رییس جمهور فعلی این کشور شکل گرفت. لابی گستردهای که محوریت آن بر عهده جرج نادر قرار داشت. یک آمریکایی لبنانیالاصل که ارتباطات نزدیکی با محمد بن زاید و محمد بن سلمان از یک سو و از سوی دیگر مشاوران نزدیک به دونالد ترامپ داشت.
ترامپ مشکل محور عبری-عربی را حل میکند؟
با به قدرت رسیدن ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ زمینه به ظاهر برای برآورده شدن توقعاتی که همپیمانان این کشور از هژمونی قدرت این کشور داشتند، فراهم شد.
رییس جمهور آمریکا از زمان به حضور در کاخ سفید به صورت هدفمند تلاش خود را برای فشار بر ایران به کار گرفت. در اولین گام برجام به عنوان میراثی از گذشته مورد فشار قرار گرفت و در نهایت در اردیبهشت سال گذشته از این توافق خارج شد.
در قدم بعدی ترامپ تمام معافیتهای نفتی را به طور کامل لغو و تلاش کرد صادرات نفت ایران را به صفر برساند. در ادامه عملیاتهای اطلاعاتی گسترده برای ایجاد آشوب و ناآرامی در ایران شدت گرفت که آشوبهای آبان ماه امسال بخشی در آن بود.
به نظر میرسید که به زودی این تقابل به نقطه جوش نهایی خود میرسد و اتفاقی که در سال ۲۰۱۳ به وقع نپیوست این بار با تحمیل یک درگیری نظامی به ایران به نقطه نهایی خود میرسد.
تیر خلاص بر هژمونی آمریکا در منطقه
در نهایت این نقطه جوش در ۱۳ دی ماه روی داد. زمانی که یک هواپیمای MQ-۹ بدون سرنشین آمریکایی با دو موشک هلفایر خودروی سردار شهید قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس را هدف قرار داد.
شهید قاسم سلیمانی به دلیل محبوبیت فراوان در ایران و نقش مهمی که در مبارزه با گروه تروریستی و بسط قدرت ایران در خاورمیانه ایفا کرده بود، شخصیتی ملی محسوب میشد. از سوی دیگر به دلیل نقش مهم وی در مقابله قدرت محور عبری-عربی همان نقطه آغاز برای کاهش قدرت ملی ایران محسوب میشد.
شهادت وی بلافاصله با واکنش تند ایران روبه رو شد. رهبری عالی ایران از یک انتقام سخت خبر داد و بزرگترین تشییع ملی پس از رحلت امام خمینی (ره) برگزار شد. علیرغم تمام تحلیلهایی که از انفعال احتمالی ایران خبر میداد، در نهایت ایران در صبحگاه روز ۱۸ دی ماه با هدف قراردادن پایگاه عینالأسد با موشکهای بالستیک این ترور را تلافی کرد. هدف قراردادن یک پایگاه مستقل از سوی یک ارتش مستقل، رویدادی بی سابقه از سال ۱۹۴۵ بدین سو محسوب میشد.
با وجود مواضع قبلی دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا در خصوص بمباران همه جانبه و پاسخ سخت در نهایت وی در یک کنفرانس خبری با اشاره به عدم کشته شدن هیچ نظامی آمریکایی در این حملات عملاً از پاسخ به این جمله کنار کشید و حتی از امکان رسیدن به یک توافق جامع با ایران صحبت کرد.
اتفاقی که عملاً تیر خلاصی بر هژمونی ۷۵ ساله آمریکاییها بود.
افول آمریکا واقعیتی غیر قابل تغییر
این واقعه به خوبی نشان داد که عدم واکنش دولت اوباما به ماجرای حمله شیمایی به دوما بیش ازآن که ناشی از یک تصمیم شخصی و تاکتیکی باشد، به افول قدرت آمریکا در عرصه جهانی باز میگردد. افولی که نقطه آغاز آن بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ میلادی بود که در ادامه به عقب نشینی ارتش آمریکا از عراق ختم شد.
این محدویت آنچنان جدی است که رییس جمهوری همانند دونالد ترامپ نیز توانمندی عدول از آن را ندارد. این افول قدرت زمانی در مقابل قدرت روبه صعود نظام جمهوری اسلامی قرار میگیرد، بیش از گذشته خود را نشان میدهد.
عقب نشینی آمریکا پیامی روشن به تمام قدرتهای معارض با آمریکا در سرتاسر جهان محسوب میشود. روشن است که هدف قرار دادن اموال ارتش آمریکا در سرتاسر جهان دیگر یک خط قرمز محسوب نمیشود.
به عنوان مثال چین به عنوان یک قدرت جهانی در حال صعود میتواند مطمئن باشد که آمریکاییها توان مقابله نظامی با توانمندی اقتصادی این کشور را در منطقه جنوب شرق آسیا را دارند و خطوط قرمز آمریکا بسیار دورتر از تصورات آنان است.
روسیه نیز میتواند به راحتی متوجه این واقعیت شود که مسیر مقابله با تهدیدهای نظامی بسیار هموارتر از آن بود که در قرن بیستم و زمان حیات اتحاد جماهیر شوروی سراغ داشتند. در حقیقت روز گذشته آغاز شکل گیری یک نظام چند قطبی در دنیا خواهد بود.
قدرتهای منطقهای در مقابل هژمونی آمریکا قرار میگیرند
به زودی محدودیت آمریکا در حوزههای دیگر نیز آشکار خواهد شد و روشن میشود که نظم نوین جهانی که زمان جورج بوش پدر پس از جنگ خلیج فارس بیان شد، مسیر دیگری را در پیش گرفته است.
باید انتظار داشت که ائتلافهای جدیدی در دنیا شکل خواهد گرفت. متحدان قدیمی آمریکا همچون کشورهای حاشیه خلیج فارس چارهای جز یافتن متحدان جدید در منطقه و سایر نقاظ دنیا نخواهند داشت. چین به بزرگترین وارد کننده نفت خلیج فارس تبدیل شده و ایران میرود تا تبدیل به ستون اصلی امنیت در منطقه شود.
حدس این که این مسیر طولانی و پر فرازو نشیب چگونه به نقطه نهایی میرسد، بسیار مشکل است اما همان طور که در ابتدای متن نیز به آن اشاره شد شکل گیری این نظم آغاز شده و تأثیر آن اندک اندک آشکار میشود.
این نظام چند قطبی بر اساس توانمندیهای قدرتهای منطقهای شکل خواهد گرفت. قدرتهایی که از هم اکنون میتوان شکل گیری آنها مشاهده کرد. در نهایت این که نام شهید قاسم سلیمانی به عنوان اولین نقطه عطف این مسیر برای همیشه در یادها باقی خواهد ماند.

تهران - ایرنا - شیخ "اکرم الکعبی" با تأکید بر ضرورت خروج فوری نظامیان آمریکایی از منطقه، تصریح کرد: پاسخ امپراطوری مقاومت، قدرتمند و هماهنگ خواهد بود و نیروهای مارینز فورا به آشیانه خود بازگردند.
به گزارش امروز (چهارشنبه) دفتر نجبا در ایران، دبیرکل جنبش مقاومت اسلامی نُجَباء طی سخنانی با تسلیت شهادت سپهبد قاسم سلیمانی، اظهار داشت: شهادت این فرمانده غیور اسلام، تمام جبهه مقاومت، حامیان دفاع از مظلومین جهان و آزادیخواهان مبارز علیه استکبار را عزادار کرد، ولی ما بیدارتر و قویتر میشویم.
«انتقام سخت» به وقوع پیوست/ حملات سنگین موشکی سپاه به پایگاه آمریکایی عینالاسد/ موج دوم حملات موشکی
پایگاه هوایی عین الاسد یک فرودگاه نیروی نظامی است که یک باند فرود آسفالت دارد و طول باند آن ۴۰۰۰ متر است. این فرودگاه در کشور عراق قرار دارد، ولی دراختیار آمریکا است و در ارتفاع ۱۸۸ متری از سطح دریا واقع شدهاست.
پایگاه هوایی عین الاسد بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در عراق است.