انتخابات پرمناقشه ریاستجمهوری آمریکا بهطرز قابل ملاحظهای، خاطره انتخابات ریاستجمهوری ایران در سال ۸۸ را زنده کرد.

گروه سیاسی خبرگزاری فارس: انتخابات پرمناقشه ریاستجمهوری آمریکا بهطرز قابل ملاحظهای، خاطره انتخابات ریاستجمهوری ایران در سال ۸۸ را زنده کرد.
آنچه پای انتخابات ۸۸ ایران را به انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا باز کرد طیفی از شباهتها، تفاوتها و تناقضات بود که در مقایسه بین این دو انتخابات خود را نشان میداد.
مدیر مسئول روزنامه کیهان تاکید کرد: دوران دیپلماسی التماسی و تحمیل فاجعه ناشی از آن گذشته است. ایران اسلامی باید برای ورود دوباره آمریکا به برجام شرط بگذارد و لغو همه تحریمها شرط ورود آمریکا به برجام باشد، چه ترامپ رئیس جمهور شود و چه بایدن.

حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، گفت: یک جریان سیاسی که مسائل اقتصادی کشور را به آمریکا و برجام گره زده و سفره مردم را هر روز کوچکتر از روز قبل کرده است، این روزها بار دیگر به انتخابات آمریکا دخیل بسته و آینده اقتصاد کشور را در پیروزی این یا آن نامزد ریاست جمهوری آمریکا جستجو میکند.
وی خاطر نشان کرد: این جریان سیاسی که برخی از مدعیان اصلاحات بدنه اصلی آن را تشکیل داده اند، ادعا میکند اگر بایدن رئیس جمهور آینده آمریکا شود کفه برجام به نفع ایران سنگین خواهد شد و از اقدامات خصمانه آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران کاسته میشود !
شریعتمداری در ادامه گفت: این طیف برای ادعای خود هیچ دلیل، سند و حتی شاهد و قرینه قابل قبولی ارائه نمیکنند و حدس و گمانهای بی پایه و اساس را دستاویز ادعای خود کرده اند؛ این در حالی است که ترامپ و بایدن در تقابل خصمانه با ایران و از جمله در خصوص برجام کمترین اختلاف نظری ندارند.
مدیر مسئول کیهان افزود: ترامپ با این انگیزه از برجام خارج شد که مدعی بود محدودیت صنایع موشکی و پایان دادن به حضور ایران در منطقه نیز باید در برجام گنجانده شود و بایدن اگرچه میگوید به برجام برمیگردد اما تاکید هم میکند که شرط بازگشت آمریکا به برجام، گنجاندن محدودیت صنایع موشکی و حضور ایران در منطقه و دست کشیدن از حمایت نیروهای مقاوت است، یعنی دقیقاً همان نظر و خواسته ترامپ. بنابراین معلوم نیست ادعای جریان سیاسی مورد اشاره از کدام آبشخور بیرون آمده است.
شریعتمداری در پاسخ به این پرسش که نظر او را درباره علت طرح این ادعای بی اساس چیست؟ خاطر نشان کرد: از آنجا که این طیف مسئولیت بسیاری از مشکلات اقتصادی و ناکارآمدی های چند سال اخیر را برعهده دارد، قوی ترین احتمال در خصوص چنگ زدن آنها به اینگونه تحلیلهای بی اساس، حاشیه سازی برای فرار از پاسخگوئی است.
مدیر مسئول روزنامه کیهان در ادامه گفت: مسئله امروز جهان، بحرانهای چند جانبهای است که آمریکا با آن روبروست و این کشور را که داعیه ابرقدرتی داشت را روی قوس نزول قرار داده است. شورش مردم علیه نژاد پرستی، آشوبهای گسترده خیابانی که دخالت ارتش و برقراری حکومت نظامی در چند شهر و ایالت را به دنبال داشته است، احتمال جنگ داخلی، هجوم مردم برای خرید اسلحه و موادغذائی، ایجاد مانع در فروشگاهها به منظور در امان ماندن از شورشها و غارتگریها، کسری بودجه بی سابقه، گسترش فقر و بیکاری، فراگیری کرونا و … دهها بحران دیگر، آینده سیاهی برای آمریکا رقم زده است.
مدیر مسئول کیهان اظهار داشت: در این شرایط ویران کننده و شکننده ای که آمریکا با آن روبروست، خنده دار نیست که جریان مشکوک مورد اشاره در ایران به نتیجه انتخابات آمریکا و تاثیر آن بر جمهوری اسلامی دخیل بسته است ؟!
شریعتمداری در ادامه گفت: دوران دیپلماسی التماسی و تحمیل فاجعه ناشی از آن گذشته است. ایران اسلامی باید برای ورود دوباره آمریکا به برجام شرط بگذارد و لغو همه تحریمها شرط ورود آمریکا به برجام باشد، چه ترامپ رئیس جمهور شود و چه بایدن. از مجلس انقلابی انتظار می رود که دولت را ملزم کند تا بدون لغو همه تحریم ها به آمریکا اجازه ورود دوباره به برجام را ندهد. این حق قانونی ایران است که پایمالش کرده اند.
بسیج اساتید در بیانیهای اعلام کرد: سفارتخانه جاسوسی آمریکا اگرچه از ایران برچیده شد اما باید مراقبت کرد تا دل و روح برخی کارگزاران بی انگیزه تحت تاثیر جنگ روایت ها و نبردهای شناختی اندیشکدهها ی آمریکایی به اتاق کار و سفارت مجازی آنها تبدیل نشود.

به گزارش حوزه تشکلهای دانشگاهی خبرگزاری فارس، نهضت استادی بسیج طی بیانیهای به مناسبت یوم الله سیزده آبان و روز ملی مبارزه با استکبار جهانی اعلام کرد: سفارتخانه جاسوسی و فیزیکی آمریکا اگرچه از ایران برچیده شد اما باید مراقبت کرد تا دل و روح برخی کارگزاران بی انگیزه تحت تاثیر جنگ روایت ها و نبردهای شناختی اندیشکده ها ی آمریکایی به اتاق کار و سفارت مجازی آنها تبدیل نشود زیرا در این شرایط حساس که ایران به جهش در پیشرفت نیاز دارد کارگزاران بی انگیزه ، خواسته یا ناخواسته می توانند به سفیران مجازی آمریکا تبدیل شوند پس ضروری است با اتخاذ روحیه جهادی طمع آمریکای در حال افول به ایران بزرگ را سد کنیم !
متن این بیانیه در ادامه آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
سیزدهم آبان ماه در تقویم سیاسی انقلاب ملت بزرگ ایران یادآور رویدادهای مهمی می باشد که برای همیشه به عنوان روز ملی مبارزه با استکبار جهانی ماندگار شده است. امسال اما این روز برزگ با دو مناسبت مهم دیگر مقارن شده تا اهمیت آن دو چندان و ضرورت پاسداشت آن بیشتر آشکار گردد.
تقارن این روز با میلاد مسعود پیامبر رحمت(ص) که این روزها به دلیل اقدام تروریسم فرهنگی صهیونیزم بین الملل و حمایت سفیهانه مدعیان اروپایی آزادی از آنها، قلوب میلیاردها مسلمان و مومن واقعی را آکنده از عشق و محبت به آن شخصیت والامقام آسمانی کرده فرصت مناسبی فراهم ساخته تا سیره نظری و عملی آن حضرت در مبارزه با استکبار مورد دقت نظر قرار گیرد.
استکبار ستیزی شاخصه مهم و ثابت تمامی پیام آوران وحی بوده که به طور مشخص زمانی با بت شکنی، گاهی با ایستادگی در برابر فراعنه و در برهه ای نیز با مبارزه نرم در برابر جهل مرکب جاهلیت کهن تبلور یافته است. اصل تقابل با متکبران در آیین های آسمانی برآمده از باورهای توحیدی است که برای هر انسانی چهار دشمن مستکبر بر می شمارد. نخستین مستکبر ، ابلیس است که از همان روز نخست خلقت در برابر آدمی قرار گرفت ، دومی نفس آدمی است ، سومین نوع، انسان ها و گروه های اجتماعی شیطانی و تحت تاثیر نفس می باشند چهارمین تبلور استکبار همانا دولت های تمامیت خواه و انحصار طلبی هستند که فلسفه وجودی خود را رهبری سلطه جویانه بر دنیا اعلام کرده و سیاست شان ستمگری است. دولت هایی که خودبرتربینی شان را تفسیری ایدئولوژیک و خواست خدا جلوه داده و برای دیکتاتوری و ستم پشتوانه فلسفی تولید کردند . حکام مستکبری که برای پیشبرد اهداف خویش انسان های بی شماری را به اسارت گرفته اند.
اینک اما بدون تردید مصداق بارز چنین دولتی، آمریکا است که در اندیشه سیاسی امام راحل(ره) به شیطان بزرگ لقب گرفته است. دولتی که برای رسیدن به اهدافش از هیچ جنایتی فروگذار نکرده و برای غارت منابع ، اندیشه و ساختارهای دولت - ملت ها به انواع جنگ های سخت ، نیمه سخت و نرم از جمله فن تحریف مبادرت می کند.
* تحریف های رایج در استکبار ستیزی کدامند؟
نخستین تحریف و شاید بزرگترین آنها این است که در مواجهه آدمی با استکبار در هیچ یک از مصادیق آن انسان های مظلوم ، یا دولت و ملت ها ی استقلال طلب شروع کننده تخاصم نبوده اند. چنانچه در ابتدای خلقت آدمی این ابلیس بود که سوگند یاد کرد تا برای همیشه، انسان را بفریبد. نفس سرکش آدمی نیز مشغله ای جز امر به سوء ندارد. نیروهای اجتماعی شیطانی هم معمولا با اهداف خاص به سراغ دیگران می روند. این روند در دولت های مستکبر از روزگارانی دور تا به امروز مصادیق فراوانی دارد. چراکه خوی برتری طلبی ایجاب می کند تا قدرت شیطانی به سراغ دیگران رفته و برتری خود را اعمال و آنها را به سلطه خویش درآورد. از این زاویه ایستادگی در برابر متکبران امری دفاعی و مطابق عقلانیت است . مستکبران اما برای وارانه جلوه دادن این معادله تلاش می کنند تا ملت های مظلوم مورد همجه خود را به نوعی مقصر جلوه داده و بهانه برای توجیه عمل خود بسازند.
آیا انقلاب اسلامی علت خصومت آمریکا است ؟
یکی از تحریف های صورت گرفت در روند استکبار ستیزی ملت ایران معرفی انقلاب اسلامی به عنوان ریشه و علت دشمنی و خصومت های آمریکا و غرب است به گونه ای که امروز برخی از جوانان تحت تاثیر شبکه رسانه ای استکبار تصور می کنند اگر انقلاب اسلامی نبود مشکلی نداشته و آمریکایی ها صادقادنه و صمیمانه در کنار مردم ایران بودند ! این در حالی است که مستندات تاریخی و شواهد میدانی نشان می دهد روایت صحیح چیز دیگری است ؛ واقعیت این است که:
1- آغاز برنامه خصمانه آمریکا و غرب برای حذف اسلام سیاسی و نظام های دینی - انقلابی در جهان به سال های آغازین قرن بیست باز می گردد که این کشور عملیات PSB را برای حذف کلیه ایدئولوژی های جهان آغاز کرد و بنیادهای مهمی مانند کارنگی، فورد و راکفلر را برای پشتیبانی مالی آن تاسیس کرد که البته این راهبرد خود ، یک ایدئولوژی تمام عیار است!
2- واقعیت این است که دومارانش از سازمان اطلاعات فرانسه در سال 1351 برای اجرای برنامه هایش جهت مقابله با روحانیت در ایران و شبکه مساجد رسماً به عنوان مشاور شاه حکم و حقوق نجومی دریافت می کند.
3- واقعیت این است که اولین کودتا در کشورمان را انگلیسی ها در سال 1299 رقم زدند و استبداد پهلوی را برای 58 سال در کشورمان بنا گذاشتند.
4- واقعیت این است که کودتای آمریکایی ها علیه دولت قانونی ایران 25 سال قبل از انقلاب اسلامی (28 مرداد 32) امری عینی و در کارنامه ننگین دولت آمریکا علیه ملت ایران در تاریخ ثبت شده است.
5- این واقعیت دارد که آمریکایی ها برای جلوگیری از قیام ملت ایران علیه استبداد پهلوی، دولت امینی را در سال 1339 به ایران تحمیل کرده و اصلاحات آمرانه ی اقتصادی - سیاسی همسو با خود را از بالا به پایین را طراحی کردند.
6- واقعیت این است که آمریکایی ها به کمک سایر کشورهای غربی برای جلوگیری از وقوع انقلاب اسلامی و حفظ نظام استبدادی شاه از هیچ کوششی دریغ نکردند گو این که سفر رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا شش ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی شاهدی بر این مدعااست ، البته پنداری غلط آنها را به این تلقی کشانید که ایران در آستانه تحول انقلابی ، جزیره ثبات غرب در منطقه است.
7- واقعیت دارد که آمریکایی ها برای منحرف کردن مسیر انقلاب ملت ایران به هر ترفندی دست زده که از جمله آنها وارد کردن نیروهایی به جمع راهپیمایان تاسوعا و عاشورای 57 بود تا با حمل تصاویری از آیت الله شریعتمداری این گونه وانمود شود که مردم ایران بر سر رهبری نهضت انقلابی اختلاف نظر دارند وضعیتی که آنها آن را در چشم انداز جنگ های داخلی طراحی می نمودند
8- واقعیت تلخ دیگر این بود که وقتی ملت ایران در مقابل گلوله های آتشین رژیم ایستاده و جانشان را در برابر دیکتاتوری پهلوی در طبق اخلاص می گذاشتند ، آمریکایی ها با تمام قوا از شاه حمایت می کردهد و برای بقای او معرفی چهره هایی از ملی گرایان که جزو رابطین خوب آنها نیز به شمار می آمدند را در دستور کار های عملیات دولت سازی قرار می دادند ؛ وقتی که انقلاب پیروز شد هم این آمریکایی ها بودند که به شاه مخلوع ایران پناهندگی سیاسی دادند، این در حالی بود که در ایام یاد شده مردم ایران در راهپیمایی های خود شعار مرگ بر آمریکا هم سر نمی دادند!
9- واقعیت این است که در همان مقطع که حضرت امام در فرانسه بود سازمان اطلاعاتی این کشور برای حذف فیزیکی امام برنامه ربایش ایشان را طراحی کرده بود گو این که آمریکایی ها دو برنامه برای ترور ایشان طراحی کرده بودند.
10- از جمله واقعیت های بزرگی که ملت ایران پس از پیروزی انقلاب بزرگ خویش با تمام وجود مشاهده کرد همانا تداوم جنایت ها و خیانت های آمریکا بود که در قالب کودتا، طرح ترور، حمله نظامی، تجزیه طلبی و گسیل نیروهایش با کد و رمز جاسوسی به درون دولت موقت بود تا به نظر خودشان مانع ورود انقلابیون به مدیریت کشور شده و از روند انقلابی گری نهادهای انقلابی و مطالبات مردمگرایانه ی رهبر انقلاب ممانعت شود که اسناد آن نیز در سیزدهم آبان 58 با تسخیر سفارت این کشور به دست آمد.
* آیا تسخیر لانه جاسوسی عامل دشمنی آمریکا با ایرانیان است؟
تحریف دیگر در روند استکبار ستیزی ملت ایران این است که اگر لانه جاسوسی توسط دانشجویان خط امام تسخیر نمی شد آمریکایی ها هم کاری به کار مردم ایران نداشتند.! این تحریف سبب شده تا برخی جوانان همه دشمنی های آمریکا از جنگ مستقیم تا جنگ نیابتی، حمایت مستقیم و غیر مستقیم از صدام، حمله ناجوانمردانه به هواپیمای مسافربری، تحریم های اقتصادی و ... را به خاطر تسخیر لانه جاسوسی تلقی کنند. این درحالیست که دانشجویان خط امام در اعتراض به حمایت آمریکا از شاه، بلوکه کردن اموال ملت ایران، دخالت های این کشور در دولت موقت صورت گرفته و مستندات این دخالت ها نیز با دسترسی دانشجویان به اسناد لانه جاسوسی آمریکا روشن گردید.
* آیا هسته ای شدن ایران عامل دشمنی های آمریکا با ایرانیان است ؟
روند تحریف گری در مسیر استکبار ستیزی ملت ایران در طول 40 سال گذشته به انحاء مختلف در هسته ای شدن ، موشکی شدن ، نفوذ منطقه ای و یا مسائل حقوق بشری ادامه یافت ؛ در هر مرحله ای تلاش شده که رفتار ملت و دولت ایران عامل خصومت آمریکایی ها معرفی و دشمن حق به جانب نشان داده شود؛ تا زمانی که ترامپ برجام را پاره کرد و چهره واقعی آمریکای مدعی منطق و مذاکره به نمایش گذاشته شد ؛ اینک نیز که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا درست در روز ملی مبارزه با استکبار جهانی برگزار می شود، چنین وانمود می کنند که ملت ایران آرزو دارد ترامپ حذف شده و بایدن به پیروزی برسد!
این تحریفات در حالی است که ملت ایران برگزاری این انتخابات در سیزده آبان را موید راهی می داند که از سال ها پیش با شناخت و براساس عقلانیت انتخاب کرده و یقین دارد با عوض شدن شخصیت ها و دست به دست شدن قدرت میان دمکرات ها و جمهوری خواهان هیچ تغییری در مسیر خصومت این کشور علیه ملت ها ایجاد نخواهد شد. چنانکه در طول چهار دهه گذشته این جابجایی ها، بارها رخ داده اما روحیه استکباری و خوی سلطه جویی حاکمیت در آمریکا مانع از تغییر سیاست های کلان این کشور نشده است. به ویژه آنکه وقایع سیاسی چند سال اخیر در آمریکا اثبات می کند، انتخابات در این کشور غیردمکراتیک بوده و نامزدهای اصلی و مطرح، هریک در امور ایران بداخلاق تر، هتاک تر و ضد ایرانی تر از دیگری هستند.
البته تحریف پیچیده تر دیگری که در این زمینه صورت می گیرد این است که عده ای می خواهند با معرفی بایدن به عنوان چهره میانه رو و معتدل، خواست ملت ایران و مسلمانان جبهه مقاومت در نابودی عامل ترور سردار بزرگ جهان اسلام و قاتل شهید حاج قاسم سلیمانی را به استقبال از رقیب وی مرتبط سازند. حال آنکه بایدن با سیاست پیچیده تری اهداف مستکبران را دنبال کرده و تلاش خواهد کرد تا باری دیگر مسیر مذاکره تحمیلی را نشان دهد ؛ این راهی است که ممکن است مجدداً برخی را به اشتباه انداخته و با متمایز جلوه دادن او سال ها توان کشور را مصروف راه آزموده شده ای کنند که پایان آن تبلور ذات دولت استکباری آمریکااست در این میان ترامپ اما آمریکای بدون روتوش را به نمایش گذاشته و از چهره واقعی این کشور پرده بر می دارد که نحوه مواجهه با آن را برای ملت ها از جمله مردم کشورمان آسانتر می سازد.
* نتیجه: پیشرفت ایران از کدام راه می گذرد؟
نتیجه این که نهضت استادی بسیج در کشور با توجه به زیسته چهل ساله ملت ایران و عیان شدن ذات و ساختار رسمی سیاست و قدرت بر آن است که شرطی کردن پیشرفت و توسعه ایران با مذاکرات بی حاصل با دشمنان ملت از منظر تجربه و عقلانیت انقلابی و قضاوت عقل ابزاری، راهبردی خلاف اقتضای ایران بزرگ و استعدادهای ملی است گو این که راه پیشرفت روستاها، شهرها ، استان ها و تمامی کشور و نیز مسیر جهش ها در تولید، علم، فناوری، صنعت ، کشاورزی ، معادن و.... ، نه از راه مذاکره با آمریکای جنایت کار و اروپای همدست او بلکه از راه اعتنا به تبلور ظرفیت های ملی و برنامه ریزی های هوشمندانه و مدیریت جهادی و توجه به توصیه های راهبردی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی و به میدان آوردن قدرت مشارکت مردم حاصل خواهد شد.
ضمن این که باید دانست سفارتخانه جاسوسی و فیزیکی آمریکا اگرچه از ایران برچیده شد اما باید مراقبت کرد تا دل و روح برخی کارگزاران بی انگیزه تحت تاثیر جنگ روایت ها و نبردهای شناختی اندیشکده ها ی آمریکایی به اتاق کار و سفارت مجازی آنها تبدیل نشود زیرا در این شرایط حساس که ایران به جهش در پیشرفت نیاز دارد کارگزاران بی انگیزه ، خواسته یا ناخواسته می توانند به سفیران مجازی آمریکا تبدیل شوند پس ضروری است با اتخاذ روحیه جهادی طمع آمریکای در حال افول به ایران بزرگ را سد کنیم !
سیزدهم آبان ۱۳۹۹
مطابق باسالروز یوم الله فتح لانه جاسوسی آمریکا در تهران
نهضت استادی بسیج ( ناب )
ایشان همچنین با تأکید بر تحرک و تلاش بیشتر مسئولان در سه زمینه «اقتصاد، امنیت و فرهنگ» گفتند: گرانیهای اخیر واقعاً توجیهی ندارد و مسئولان باید با هماهنگی و جدیت این دشواریها را از زندگی مردم بردارند.
حضرت آیتالله خامنهای در بخش نخست سخنانشان، برخی آیات قرآن کریم درباره نبی مکرم اسلام را دارای تناسبی روشن با وضع کنونی بشر خواندند و افزودند: خداوند در قرآن میفرماید رنج مردم بر پیامبر سخت و گران، و آن حضرت عمیقاً مشتاق و دلسوز سرنوشت بشر است و امروز نیز که جامعه بشری بیش از همیشه، دچار رنج است، روح مطهر رسول اعظم، از این درد و رنج بشر، آزرده است و مانند پدری مهربان، به دنبال هدایت و خوشبختی جوامع بشری است.
ایشان با یادآوری سوءاستفاده مستکبران از علم و فناوری برای مقاصد شومی نظیر بیعدالتی، جنگافروزی، شرارت و غارت منابع ملتها افزودند: فرعون فقط در محدوده مصر بیداد میکرد اما فرعون امروز جهان یعنی آمریکا با استفاده از پیشرفتهای علمی، به کشورهای دیگر لشکرکشی میکند و جنگ، ناامنی و تاراج به راه میاندازد.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به دشمنی و معارضه همهجانبه استکبار و صهیونیزم با اسلام افزودند: آخرین نمونه این دشمنی خبیثانه، دشنام به چهره نورانی پیامبر اعظم به زبان کاریکاتور، و حمایت رییسجمهور فرانسه از این اقدام زشت بود که بار دیگر نشان داد پشت سر اینگونه مسائل دستهای پنهانی وجود دارد.
ایشان افزودند: میگویند یک آدم کشته شده است، خوب برای او ابراز تأسف و محبت کنید؛ چرا صریحاً از آن کاریکاتور خبیثانه حمایت میکنید؟ حمایت تلخ و زشت دولت فرانسه و برخی کشورهای دیگر نشان میدهد پشت این کارهای موهن، مانند برهههای قبل یک تشکیلات و برنامه ریزی وجود دارد.
رهبر انقلاب اسلامی، اعتراض و خشم سراسری امت اسلامی در قبال توهین به ساحت نورانی پیامبر اسلام را نشاندهنده زنده بودن امت اسلامی برشمردند و افزودند: البته بر خلاف غالب دولتها، برخی دولتمردان جهان اسلام، باز هم حقارت خود را نشان دادند و به این کار زشت اعتراضی نکردند.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به اقدام دولت فرانسه در ربط دادن حمایت از این کاریکاتور اهانتآمیز به آزادی بیان و حقوق بشر افزودند: دولتی این ادعا را میکند که خشنترین و وحشیترین تروریستهای جهان را که دستشان به خون هزاران نفر از مردم و دهها تن از مقامات ایرانی آلوده است در کشور خود جا داده، در طول جنگ تحمیلی بیشترین حمایتها را از گرگ خونخواری مثل صدام به عمل آورده و در شنبههای اعتراض، مردم کشور خود را سرکوب میکند و همزمان دم از آزادی و حقوق بشر میزند.
رهبر انقلاب اسلامی دفاع رئیس جمهور و دولت فرانسه از وحشیگری فرهنگی و عمل جنایتکارانه آن کاریکاتوریست، و دفاع آن کشور از منافقین و صدام را دو روی یک سکه دانستند و افزودند: ماجرای اخیر که در سالهای قبل نیز در قالب اهانت به قرآن و پیامبر عزیزاسلام در آمریکا و کشورهای اروپایی تکرار شد، نشاندهنده ذات ظلمانی و وحشی تمدن غرب است.
ایشان تأکید کردند: البته همچنانکه رجالههای مکه و طائف در صدر اسلام نتوانستند نام مقدس پیامبر را پنهان کنند، امروز نیز این تلاشهای شوم راه به جایی نمیبرد و نمیتواند بر شرافت، جلالت و عظمت خاتمالمرسلین هیچ خدشهای وارد کند.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنانشان در تبیین اهمیت درکنشده هفته وحدت، حوادث خونین برخی کشورهای اسلامی نظیر سوریه، عراق، لیبی، یمن و افغانستان را یادآوری کردند و افزودند: آن زمان که امام راحل عظیمالشأن ایام میلاد پیامبر خاتم را هفته وحدت اعلام کرد، خیلیها عمق و اهمیت این اقدام را درک نکردند اما امروز روشن شده که وحدت جهان اسلام چقدر گرانقیمت است و اگر محقق شده بود، میتوانست مانع وقوع بسیاری از اختلافات و جنگهای خونین در منطقه شود.
ایشان در همین زمینه، اقدام خبیثانه برخی کشورها را در عادیسازی رابطه با رژیم غاصب صهیونیستی بهشدت مورد انتقاد قرار دادند و افزودند: این افراد فاسد از کار ذلیلانه خود ابراز خرسندی و به آن افتخار هم میکنند اما بدانند که کوچکتر از آن هستند که به مسئله فلسطین پایان دهند و بدون تردید رژیم غاصب، قاتل و جنایتکار از بین میرود و فلسطین از آن فلسطینیان میشود.
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: متأسفانه آن روز، اهمیت ابتکار امام بزرگوار یعنی «اتحاد مذاهب اسلامی در جهتگیریهای کلی» بهدرستی درک نشد اما دشمن با فهم خطر این سیاست در کم کردن نفوذش، برنامههای عملیاتی برای مقابله با آن طراحی و اجرا کرد.
ایشان، «راهاندازی مراکز تولید اندیشههای ضدتقریبی»، «ایجاد گروههای تکفیری مثل داعش» و «به جان هم انداختن افراد غافل» را از جمله برنامههای عملیاتی دشمن برای خنثی کردن وحدت دانستند و افزودند: البته گناه برخی از دولتهای منطقه و رؤسای آنها که از گروههای تروریستی پشتیبانی مالی و تسلیحاتی کردند، از افرادی که با تعصب و جهالت به این گروهها پیوستند بیشتر است و در این قضیه جرم اصلی را آمریکاییها و سعودیها مرتکب شدند.
حضرت آیتالله خامنهای، جرم دیگر آمریکاییها را لشکرکشی به کشورهای مسلمان مانند افغانستان و سوریه خواندند و گفتند: در عراق جوانان با غیرت اجازه نفوذ به آمریکاییها نخواهند داد چرا که نتیجه حضور آمریکا در هر نقطه از جهان چیزی جز ایجاد ناامنی، تخریب، جنگ داخلی و مشغولسازی دولتها نبوده است.
ایشان علاج حوادث تلخ جهان اسلام همچون «جنگ پنج ساله در یمن و بمباران قساوتآمیز مردم بهدست سعودیها» و یا « دهنکجی چند دولت ذلیل به امت اسلامی با نادیدهانگاری مسئله فلسطین» را در گروی اتحاد مسلمانان دانستند و تأکید کردند: گرفتاریها و مشکلات دولتها و ملتهای اسلامی از کشمیر تا لیبی به برکت وحدت امت اسلامی برطرف خواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره به ۱۳ آبان و سالگرد اقدام دانشجویان خط امام در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در سال ۱۳۵۸ گفتند: این روز مظهر استکبارستیزی ملت ایران و آن کار دانشجویان، اقدامی نمادین و بجا در مبارزه با استکبار بود.
ایشان رژیم استکباری آمریکا را جامع صفات زشت مانند جنگافروزی، تروریست و تروریستپروری، مداخلهگری، فساد و انحصارطلبی دانستند و افزودند: اقدام دانشجویان در مقابله با چنین پدیده ای، عین عقلانیت بود و تسلیمشدن و زیر بار زور رفتن ضد عقلانیت است.
رهبر انقلاب اسلامی حرکت انقلابی دانشجویان در ۱۳ آبان را حرکتی دفاعی و کاملاً عقلانی خواندند و گفتند: ما شروعکننده اقدام در مقابل آمریکاییها نبودیم بلکه بعد از پیروزی انقلاب، آنها بودند که با صدور قطعنامه در کنگره، راهاندازی گروههای تروریستی، طراحی و حمایت از کودتا و تمهیدات گسترده جاسوسی در سفارت خود، دشمنی با ملت ایران را شروع کردند.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: برخی تصور میکنند که اگر دولتی تسلیم خواستهها و سیاستهای آمریکا شود، سود و بهره خواهد برد درحالیکه دولتهای تسلیم در برابرزورگوییهای آمریکا، بیشترین ضربه را خوردهاند و گرفتاریهای آنها بیشتر شده است.
ایشان با تأکید بر اینکه سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال آمریکا، حسابشده و مشخص است و با رفتوآمد اشخاص تغییر پیدا نمیکند، خاطر نشان کردند: ممکن است با آمدن یا نیامدن یک فرد اتفاقاتی بیفتد اما به ما هیچ ارتباطی ندارد و در سیاست جمهوری اسلامی هیچ تاثیری نخواهد داشت.
رهبر انقلاب اسلامی اوضاع رژیم آمریکا را تماشایی خواندند و افزودند: رییسجمهوری که اکنون بر سر کار است و قرار است انتخابات را برگزار کند می گوید این، متقلبانه ترین انتخابات آمریکا است و رقیب او هم می گوید، ترامپ قصد تقلب وسیع دارد.
حضرت آیتالله خامنهای این وضع را نمونهای از چهره کریه لیبرال دموکراسی دانستند و گفتند: جدای از اینکه چه کسی در آمریکا بر سر کار بیاید، اوضاع کنونی نشانگر انحطاط شدید مدنی، سیاسی و اخلاقی در آمریکا است و این، موضوعی است که صاحبان فکر و اندیشه در آمریکا به آن اذعان می کنند.
ایشان سرانجام چنین نظام سیاسی را اضمحلال و انهدام خواندند و تأکید کردند: البته اگر برخی بر سر کار بیایند این انهدام زودتر انجام خواهد شد و اگر برخی دیگر به قدرت برسند ممکن است قدری به تاخیر بیفتد اما سرنوشت محتوم، نابودی است.
رهبر انقلاب اسلامی علت اصلی دشمنی آمریکا با نظام اسلامی ایران را زیر بار سیاستهای ظالمانه نرفتن و به رسمیت نشناختن سلطه آنها دانستند و تأکید کردند: این دشمنی ادامه خواهد داشت و تنها راه برطرف کردن آن، این است که طرف مقابل از این تصور که بتواند به ملت و دولت ایران ضربه اساسی وارد کند، مأیوس شود.
حضرت آیتالله خامنهای، مایوس شدن دشمن را منوط به قویشدن و تقویت ابزارهای قدرت واقعی دانستند و گفتند: البته ملت ایران واقعاً و انصافاً در برابر فشارها و مشکلات خوب ایستادگی کردند اما برای قوی شدن، مسئولان باید در سه بخشِ اقتصاد، امنیت و فرهنگ، تحرک بیشتر و جدیتری داشته باشند.
ایشان درخصوص مقوله اقتصاد خاطر نشان کردند: در زمینه اقتصاد به هیچوجه نباید نگاه به بیرون باشد البته این به معنای ارتباط نداشتن با خارج نیست بلکه ارتباط باید باشد ولی بهدنبال علاج مشکلات در داخل باشیم و یکی از راهحلهای اصلی هم افزایش تولید است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: در زمینه اقتصاد باید یک تلاش برنامهریزیشده و سازمانیافته انجام گیرد.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه بسیاری از مشکلات کنونی اقتصادی ارتباطی به تحریم ندارند و ناشی از ناهماهنگیها هستند، گفتند: بسیاری از گرانیهای اخیر توجیه ندارد و باید با هماهنگی بین دستگاههای مربوطه هرچه زودتر علاج شوند.
ایشان، گرانی گوشت، مرغ، گوجه تا پوشک بچه را برغم موجود بودن جنس و کالا، گرانیهای بی مبنا و بیدلیل خواندند و افزودند: همه این گرانی ها و مشکلات، با هماهنگی دستگاهها قابل حل هستند و باید مشکلات از جلوی پای مردم برداشته شود.
رهبر انقلاب اسلامی درخصوص مقوله امنیت گفتند: برای تأمین امنیت خارجی و طمع نکردن دشمنان، باید ابزارهای دفاعی همچون موشک، پهپاد و هواپیما همچنان تقویت شوند و برای تأمین امنیت داخلی نیز دستگاههای مربوطه مراقب مسئله نفوذ باشند.
حضرت آیتالله خامنهای در خصوص فرهنگ نیز مسئولان فرهنگی را به تلاش هوشمندانه فراخواندند.
ایشان در بخش پایانی سخنانشان، به جنگ اخیر میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان اشاره کردند و با تأکید بر اینکه این موضوع حادثهای تلخ و تهدیدکننده امنیت منطقه است، گفتند: این درگیری نظامی باید هرچه زودتر تمام شود؛ البته همه سرزمینهای جمهوری آذربایجان که بهوسیله ارمنستان تصرف شده باید آزاد شود و به آذربایجان برگردد.
حضرت آیتالله خامنهای لزوم حفظ امنیت ارامنه در این سرزمینها و رعایت مرزهای بینالمللی از جانب دو طرف را نیز مورد تأکید قرار دادند و افزودند: تروریستهایی که براساس گزارشهای قابل اطمینان وارد منطقه شدهاند، نباید به هیچوجه نزدیک مرز ایران شوند و اگر آنها نزدیک مرز شوند، قطعاً برخورد قاطع خواهد شد.
آمریکای پس از سوم نوامبر، به هیچ وجه آمریکای سابق نخواهد بود. ترامپ حاضر نیست از قدرت کنار رود، به احتمال بسیار زیاد در صورت شکست زیر بار آن نخواهد رفت و حامیان مسلح خود را به خیابان فراخواهد خواند.

خبرگزاری فارس ــ یادداشت؛ سیّد یاسر جبرائیلی: روایت مشهور درباره جنگ داخلی 1865-1861 آمریکا این است که آبراهام لینکلن رئیس جمهور وقت آمریکا به دنبال لغو بردهداری بود و به این دلیل علیه ایالات جنوبی اعلان جنگ کرد که این ایالات، خواهان تداوم بردهداری بودند. لیبرالهای ایرانی که آمریکا را مهد آزادی میدانند، پرچمدار این روایت جعلی در کشور ما بودهاند، تا جایی که آقای سید محمد خاتمی در اولین مصاحبه خود با شبکه آمریکایی سی ان ان در مقام رئیس جمهور، لینکلن را «شهید راه آزادی» خواند.
واقعیت اما این است که نه لینکلن آزادیخواه بود و نه جنگ داخلی بر سر لغو بردهداری رخ داد. ریشه جنگ داخلی، یک اختلاف اساسی درباره سیاست تجاری بود. ایالات جمهوریخواه شمال، خواهان حمایت از تولید داخلی بودند و ایالات دموکرات جنوب، دنبال آزادسازی تجاری. این منازعه پس از تصویب قانون «تعرفه موریل» در کنگره آمریکا به اوج خود رسید و کارولینای جنوبی در واکنش به این مصوبه اعلام استقلال کرد. به زودی 10 ایالت دیگر نیز به آن پیوستند.
ایالات متحد آمریکا (CSA) در جنوب شکل گرفت و «جفرسون دیویس» رئیس جمهور آن شد. آبراهام لینکلن برای نجات آیالات متحده آمریکا از تجزیه، علیه جنوب اعلان جنگ کرد و آوریل 1861 جنگ داخلی آغاز شد. بنابراین، علت اعلام استقلال ایالات جنوب، شورش علیه حمایتگرایی تجاری بود و علت اعلان جنگ علیه این ایالات توسط لینلکن، جلوگیری از تجزیه آمریکا! آنچه که درباره «بردهداری» مطرح میشود، مربوط به یک تاکتیک نظامی است که لینکلن طراحی و اجرا کرد که باعث پیروزیاش نیز شد. در آن دوره، بردهداری در جنوب آمریکا رواج زیادی داشت و پس از وقوع جنگ، بردهها در جبهه جنوب برای جنگ و پشتیبای به خدمت گرفته شده بودند.
اینجا بود که لینکلن به فکر «لغو بردهداری» افتاد و پرچم «آزادی» برافراشت. 22 سپتامبر 1862 یعنی بیش از یک سال پس از آغاز جنگ داخلی، لینکلن طی فرمانی اعلام کرد که از اول ژانویه 1863 بردهها برای همیشه آزاد خواهند بود. این فرمان لینکلن باعث فروپاشی جبهه جنوب شد؛ چه، بردههای تحت ستم جنوب به امید آزادی به مرزهای شمال پناه بردند و طبق دستور لینکلن، به محض ورود به مرزهای شمال، «آزاد» میشدند. «جان دیوید اسمیت» در کتاب «لینکلن و لشکر رنگین پوست آمریکا» مینویسد که این برده ها پس از آزادی، به جبهه شمال پیوستند، و این بار نه به عنوان برده، که به عنوان سرباز مسلح -مانند سفیدپوستان- به خدمت ارتش شمال درآمدند و علیه جبهه جنوب جنگیدند. به تعبیر «ایرا برلین»(Ira Berlin) فرار بردگان به شمال، یک برد دوجانبه بود: یک سرباز از جبهه جنوب کم می شد و یک سرباز به جبهه شمال اضافه می شد.
تعداد بردگانی که به مرزهای شمال پناه بردند، 500 هزار نفر برآورد شده است. تعداد اعضای لشکر جنوب منهای بردهها بین 750 هزار تا یک میلیون نفر برآورد شده است. البته همه 500 هزار بردهای که به شمال پناه بردند، در جبهه حضور نداشتند. بخشی از اینها روی زمین کار میکردند و فرار آنها به شمال، به اقتصاد کشاورزی جنوب نیز ضربه سنگینی زد. سال 1865 جبهه جنوب شکست خورد و ایالات متحده آمریکا، هم از تجزیه نجات یافت و هم از تجارت آزاد. لینکلن بعدها گفت «اگر میتوانستم ایالات متحده را بدون آزادی یک برده حفظ کنم، این کار را میکردم».
«پارتریک بوکانان» مشاور ویژه ریچارد نیکسون -رئیس جمهور جمهوریخواه آمریکا طی سالهای 1969 تا 1947- در تقدیس سیاست «حمایت از تولید داخلی» جمهوریخواهان مینویسد: «ایالات متحده پشت یک دیوار تعرفه که به دست جرج واشنگتن، الکساندر همیلتون، ویلیلام مککنلی، آیراهام لینکلن، و دیگر روسای جمهور جمهوریخواه، از یک جمهوری ساحلی ارضی به بزرگترین قدرت صنعتی جهان تبدیل شد. چنین سیاست موفقی به حمایتگرایی از تولیدات داخلی معروف است که امروزه ناپسند قلمداد می شود».
با توجه به این واقعیات، اگر انگاره غلط «لغو بردهداری» را ریشه جنگ داخلی آمریکا در دهه 1860 بدانیم، نه تنها ممکن است چون رئیس دولت اصلاحات «آبراهام لینکلن» را به دلیل تلاشش برای «آزادی» تقدیس و تکریم کنیم، بلکه در تحلیل اوضاع امروز آمریکا نیز به خطا خواهیم رفت.
اما اگر واقعیت جنگ داخلی دهه 1860 یعنی منازعه بر سر سیاست تجاری را دریابیم، حوادث مرتبط با انتخابات 2020 آمریکا را به گونهای دیگر خواهیم دید. حقیقت این است که دلایلی که باعث وقوع جنگ داخلی اول شدند، ریشه منازعات امروز در صحنه سیاسی آمریکا نیز هستند. دونالد ترامپ رئیس جمهور جمهوریخواه آمریکا شعارش را «اول آمریکا» قرار داد، در حمایت از تولید داخلی تعرفههای واردات را به شدت افزایش داد، به جنگ تجاری با چین رفت و موفقیتهای اقتصادی قابل توجهی برای آمریکا به ویژه در حوزه رشد اقتصادی و کاهش بیکاری رقم زد. اما همین سیاستها، به ضرر اقتصاد تجارت- پایه ایالتهای دموکرات مانند کالیفرنیا بوده است. کالیفرنیا که به تنهایی ششمین اقتصاد بزرگ جهان است، وابستگی زیادی به تجارت خارجی دارد و هر عاملی که تجارت را محدود سازد، به اقتصاد این ایالت ضربه میزند، ولو در دراز مدت به نفع اقتصاد آمریکا باشد.
لذا اگر در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 2020، آمریکا صحنه درگیری و اغتشاش خیابانی شده است، نباید تصور کرد که منازعه میان طرفداران دونالد ترامپ و جو بایدن است که از فرط علاقه به کاندیدای مورد علاقه خود، تحمل شکست محبوبشان را ندارند و خود را برای «جنگ داخلی» مهیا میکنند. کسانی که معتقدند هیئت حاکمه آمریکا منازعات پساانتخابات را مدیریت خواهد کرد، ماجرا را اینگونه میبینند. اما واقعیت این است که منازعه اصلی، میان دو قطب سرمایهداری و داخل همان هیئت حاکمه است که در یک سویش، جمهوریخواهان معتقد به حمایتگرایی قرار دارند و در سویی دیگر، دموکراتهای قائل به تجارت آزاد. مسائل متعددی نظیر نحوه مدیریت مواجهه با کرونا یا برخی مسائل اجتماعی نظیر رنگ و نژاد و جنسیت و اخلاق و... نیز وجود دارند که موضوعاتی پیرامونی محسوب میشوند و نقش تحریککننده مردم برای حضور در خیابانها و تشدیدکننده درگیریها را دارند.
این است که میتوان گفت منازعات درون حاکمیتی آمریکا امروز بر سر همان موضوعاتی که جنگ داخلی اول را رقم زد، به اوج رسیده است. آمریکای پس از سوم نوامبر، به هیچ وجه آمریکای سابق نخواهد بود. ترامپ حاضر نیست از قدرت کنار رود، به احتمال بسیار زیاد در صورت شکست زیر بار آن نخواهد رفت و حامیان مسلح خود را به خیابان فراخواهد خواند؛ دموکراتها تداوم سیاست های ترامپ را برای خود ممکن نمی بینند و در سناریوی انتخاباتی خود اعلام کردهاند که در صورت شکست بایدن، سه ایالت کرانه غربی (واشنگتن، اورگان و کالیفرنیا) اعلام استقلال خواهند کرد. در جنگ داخلی اول، حدود 620 هزار نفر کشته شدند تا ایالات متحده آمریکا از تجزیه نجات یابد. آیا نخبگان جمهوریخواه به همان شدت و غلظت دهه 1860 مخالف تجزیه آمریکا هستند و در صورت اعلام استقلال سه ایالت کرانه غربی، برای نجات اتحادیه اعلان جنگ خواهند کرد؟ نشانههایی وجود دارد که در میان جمهوریخواهان چنین عزمی برای نجات آمریکا از تجزیه وجود ندارد.
بسمه تعالی
از رئیس جمهور خود بپرسید: چرا از اهانت به پیامبر خدا حمایت میکند و آن را آزادی بیان میشمارد؟ آیا معنی آزادی بیان این است: دشنام و اهانت، آن هم به چهرههای درخشان و مقدس؟ آیا این کار احمقانه، توهین به شعور ملتی نیست که او را به ریاست خود انتخاب کرده است؟
سوال بعدی این است که چرا تردید در هولوکاست جرم است؟ و اگر کسی چیزی در اینباره نوشت باید به زندان برود، اما اهانت به پیامبر آزاد است؟
۷ آبان ۱۳۹۹
رهبر انقلاب اسلامی همچنین با انتقاد شدید و صریح از اقدام برخیها در برخورد با دولت و رئیسجمهور و هتک حرمت ایشان، گفتند: هتک حرمت حرام است و انتقاد با هتک حرمت تفاوت دارد ضمن اینکه امروز کشور بیش از هر زمان دیگری به همکاری و اتحاد و انسجام نیاز دارد.
رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای سخنانشان، هدف از تشکیل این جلسه را که به دعوت ایشان تشکیل شد، وضعیت تأسفبار بیماری کرونا در کشور و لزوم تلاش مضاعف و بکارگیری ابتکارات جدید برای مواجههی با این ویروس، بیان کردند و افزودند: البته اصل این موضوع و همچنین اوج پاییزی آن در همه دنیا فراگیر است و فقط مخصوص ایران نیست.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به نحوهی مدیریت مقابله با این ویروس در کشورهای مختلف، خاطرنشان کردند: در برخی کشورها همانند آمریکا بدترین مدیریت اعمال شده است ولی ما باید تلاش کنیم از این حادثه که با جان و سلامت مردم و امنیت و اقتصاد آنها در ارتباط است، با بهترین مدیریت عبور کنیم.
ایشان لازمهی اِعمال مدیریت صحیح و مناسب را «اتخاذ تصمیمهای قاطع حاکمیتی»، «اقناع افکار عمومی» و «همکاری همه دستگاهها و همچنین همکاری مردم» دانستند و افزودند: البته این همکاری فقط مختص مقابله با کرونا نیست بلکه باید در همهی مسائل بخصوص مسائل سیاسی وجود داشته باشد زیرا کشور که دارای ملتی قدرتمند، نظام نوپدید و سخن جدید است، بهطور طبیعی با مسائل مهمی در عرصه جهانی و داخلی مواجه است.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر لزوم اتحاد و انسجام درونی در کشور، به اقدام اخیر برخیها در مواجههی با دولت و شخص رئیسجمهور اشاره کردند و گفتند: اگرچه در میان این برادران، افراد خوبی هم هستند، اما این کار غلط بود و این موضوع را بطور صریح اعلام میکنم.
حضرت آیتالله خامنهای، انتقاد را غیر از هتک حرمت دانستند و افزودند: هتک حرمت در میان مردم حرام است و نسبت به مسئولان بیشتر، بخصوص در میان مسئولان بالای کشور.
ایشان خاطرنشان کردند: ممکن است انتقاد درستی داشته باشید، انتقاد کنید اشکالی ندارد اما انتقاد با اهانت و هتک حرمت متفاوت است اینگونه رفتارها و هتک حرمت، روش آمریکاییها است که در مناظرهها و کارهای مطبوعاتی، خود را در دنیا رسوا کردهاند تا جایی که یک شخصیت برجسته سیاسی آنها می گوید، دنیا با هراس و تحقیر به ما نگاه میکند.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: روش ما اسلامی و قرآنی است، یعنی انتقاد بیان می شود اما هتک حرمت انجام نمیگیرد.
حضرت آیتالله خامنهای در جمع بندی این موضوع گفتند: باید حرمت رؤسای سه قوه و مسئولان کشور که در عرصه خدمت رسانی به مردم هستند، حفظ شود.
ایشان بعد از بیان این نکته مهم، به بحث کرونا بازگشتند و با اشاره به جنبههای سلامتمحور، امنیتی و اقتصادی تصمیمگیریها درباره این بیماری، و احتمال تعارض این جنبه ها با یکدیگر، تأکید کردند: از آنجا که جنبههای امنیتی و اقتصادی نیز نشأت گرفته از همین بیماری است، بنابراین اصل و اولویت در تصمیمگیریها، سلامت مردم است.
رهبر انقلاب اسلامی با قدردانی از اقدامات ستاد ملی مقابله با کرونا و کمیته های وابسته به آن، عملکرد کادر درمان و سلامت را بسیار درخشان و جهاد فی سبیلالله خواندند و در ادامه توصیههای مهمی را بیان کردند.
«لزوم راه اندازی فوری یک عقبه قرارگاهی و عملیاتی برای اجرای تصمیمات ستاد ملی مقابلهی با کرونا و نظارت بر اجرا» اولین توصیه حضرت آیتالله خامنهای بود.
توصیه بعدی ایشان درباره «محوریت وزارت بهداشت برای تعیین مصادیق محدودیتها» بود.
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: هنگامی که وزارت بهداشت، مصادیق محدودیت را تعیین کرد، بقیهی دستگاهها باید بدون در نظر گرفتن ملاحظات دیگر، آنها را رعایت و اجرا کنند.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: کنترل دقیق مبادی ورودی کشور، محدودیت ترددهای غیرضرور بین شهری به همراه اقناع مردم و اِعمال سختگیرانه ضوابط در ناوگان حمل و نقل شهری و محیطهای عمومی، از جمله مصادیق محدودیتها است که مسئولیت اصلی اجرا و نظارت، با شورای امنیت کشور و نیروی انتظامی است.
«آموزش همگانی دربارهی راههای شیوع و شیوههای پیشگیری به صورت محلهمحور و با استفاده از ظرفیت مساجد و بسیج و البته با محوریت وزارت بهداشت و همکاری وزارت ارشاد و صداوسیما» و «لزوم تصویب جرائم سختگیرانه برای افرادی که مرتکب تخلفات بزرگ از ضوابط بهداشتی میشوند» توصیههای دیگر رهبر انقلاب اسلامی به مسئولان برای مقابله با کرونا بود.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به سختتر شدن شرایط زندگی برخی افراد و مشاغل با اجرای جرائم سختگیرانه، خاطرنشان کردند: در این زمینه دولت باید بستههای حمایتی را در نظر بگیرد، ضمن آنکه خیّرین و مردم نیز باید وارد میدان شوند و به کمک این افراد بیایند چرا که این کار جزو بهترین کارها و برترین وسایل نزدیک شدن به خدا است.
ایشان همچنین با اشاره به اهمیت مقابله با بیماری در روزهای اول آن، گفتند: بر اساس گفتهی متخصصان اگر در یکی دو روز اول، مبتلایان شناسایی و برای معالجه آنها اقدام شود، تلفات کاهش جدی خواهد یافت که این کار بسیار لازم است.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر «به حداقل رساندن مراجعات به دستگاههای اجرایی با افزایش خدمات الکترونیک»، مسئولان را به رعایت حداکثری ضوابط بهداشتی توصیه کردند و افزودند: متأسفانه گاهی برخی از مسئولان در رعایت مواردی مثل ماسک زدن به شیوهی صحیح یا رعایت فاصله، کوتاهی میکنند که این بیاعتناییها بر رعایتهای عمومی مردم هم اثر منفی میگذارد.
ایشان همچنین با تأکید بر لزوم استخدام نیروی انسانی مورد نیاز وزارت بهداشت، از تحقیقات پژوهشگران برای دستیابی به دارو و واکسنِ مقابله با کرونا صمیمانه و عمیقاً تقدیر کردند.
«شنیده شدن یک حرف واحد از جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا» توصیه بعدی و مؤکد حضرت آیتالله خامنهای بود.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین با اشاره به حضور پر شمار نیروهای داوطلب در ماههای اول شیوع بیماری و خدمات مؤثر آنان همانند کمک به پرستاران، ضدعفونی کردن دستگاهها و معابر، راهنمایی خانوادهها و کمک به افراد سالمند، استمرار این فعالیتها را مورد تأکید قرار دادند و از نیروهای داوطلبِ مخلص و جوانان مؤمن و صالح خواستند بار دیگر وارد میدان شوند.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به اینکه برخی افراد بیکار شده در اثر کرونا، بیمهی بیکاری ندارند، گفتند: تأمین اجتماعی موظف است برای حل این مشکل اقدام کند که البته در این قضیه نیز ورود خیّرین از برترین انفاقها است.
رهبر انقلاب اسلامی در پایان سخنانشان، اهمیت معجزهوار دعا، توسل و استغفار را برای دفع بلا مورد تأکید قرار دادند و افزودند: همهی آنچه گفته شد در حکم ابزار است و آنچه به این ابزارها، جان و روح میبخشد پروردگار متعال است که باید با دعا و تضرع، نظر لطف الهی را که همواره شامل حال ملت ایران بوده است، برای عبور از این گردنه نیز جلب کرد.
ایشان خاطرنشان کردند: کارهای بزرگی در کشور در جریان است و به توفیق الهی هیچ حادثهای نتوانسته جمهوری اسلامی را متوقف کند اما باید این موانع را که موجب کُند شدن حرکت میشود، هر چه زودتر برطرف کرد.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، آقای روحانی رئیسجمهور با بیان گزارشی از فعالیتهای مقابله با کرونا در هشت ماه گذشته، گفت: برای مقابله با این ویروس فعلاً راهی جز رعایت ضوابط بهداشتی و پیشگیری وجود ندارد.
رئیسجمهور افزود: همانند دوران جنگ که اجازه خرید تجهیزات جنگی به ما نمیدادند، در ابتدای شیوع کرونا نیز تقریباً هیچکس تجهیزات مورد نیاز مثل کیت تشخیص، دستگاه تنفس، امکانات و تجهیزات آیسییو و حتی ماسک را به ما نداد ولی با اتکاء به شرکتهای دانش بنیان، این تجهیزات را به سرعت تولید کردیم و اکنون هیچ مشکلی نداریم.
آقای روحانی ادامه داد: در ماجرای کرونا برای ما روشن شد که تکیه بر توان و امکانات داخلی و نگاه نکردن به دست دیگران تا چه حد برای ما مهم است و ما فهمیدیم که در روزهای مبادا باید روی پای خودمان بایستیم چرا که دیگران ما را حتی در مسائل مربوط به حقوق بشر، بهداشت و درمان و نجات جان انسانها یاری نمیکنند، اگرچه شعارش را میدهند.
آقای روحانی با اشاره به تفاوت ماهیت ویروس کرونای فعلی با ویرس زمان اسفندماه که کشور را درگیر کرد، افزود: هم وزارت بهداشت و هم متخصصان میگویند ویروس ماههای اخیر ویروس جهشیافتهی اروپایی است که سرعت و قدرت انتقال آن، ۹ برابر شده است.
رئیسجمهور با گلایه از جدی نگرفتن توصیههای قانونی از طرف برخی از مردم، گفت: محدودیتهای شدید در مناطق پر خطر، مراقبت های لازم برای جلوگیری از نقض قرنطینهی مبتلایان و جریمههای قانونی برای متخلفان در نظر گرفته شده است.
آقای روحانی گفت: برای کمک به تهیه و توزیع مایحتاج افراد در قرنطینه به کمک مساجد و بسیج مردمی نیازمند هستیم.
رئیسجمهور همچنین در خصوص تأمین مالی تحقیقات دارو و واکسن، کمکهای دولت به خانوادههای نیازمند در دوران کرونا و پرداخت بخشهایی از کارانهی کادر درمان گزارش داد.
در ادامه دکتر نمکی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با تشکر از حمایتهای بیبدیل و دلگرمکنندهی رهبر انقلاب اسلامی و زحمات کلیه مسئولان و جهاد کادر درمان برای مقابله با کرونا، گفت: نیمی از تختهای آیسییو بیمارستانها را به بیماران کرونایی اختصاص دادیم اما هیچ بیمار غیر کروناییِ نیازمندِ تخت آیسییو را نیز معطل نگذاشتیم.
وزیر بهداشت افزود: در هیچ جای دنیا نمیتوان بیماری همهگیر را با خواهش و توصیه کنترل کرد و باید با اِعمال ضوابط و تشدید محدودیتهای قانونی، این بیماری را مهار کنیم.