چهارشنبه، 17 مهر، 1404

برچسب های خبری

فجر 42| چرا مذاکره شکست خورد و مقاومت پیروز شد

 

سیاست خارجی ایران در بیست سال اول قرن 21 با چالش‌های جدیدی روبه‌رو شد که پرونده هسته‌ای مهم‌ترین آن بود. ایران باز هم در مقابل این چالش‌ها با دو راهی مقاومت و تسلیم روبه‌رو بود. شاید با نگاهی به عقب می‌توان گفت که در راه مذاکره باز هم تجربه سال 2003 میلادی تکرار شد در حالی که مقاومت توانست به پیروزی برسد.

فجر 42| چرا مذاکره شکست خورد و مقاومت پیروز شد

گروه بین‌الملل خبرگزاری فارسمهدی پورصفا: در سال ۲۰۰۲ میلادی با نشست سالانه منافقین در واشنگتن اولین برگ از پرونده هسته‌ای ایران ورق خورد؛ زمانی که آمریکا در راه فراهم کردن مقدمات حمله به خاورمیانه و برهم زدن نظم سابق در این منطقه از دنیا بود.

 

بخش اول این گزارش را اینجا بخوانید.

ایران در ابتدا از در مصالحه با غرب بر سر پرونده هسته‌ای خود وارد شد اما همان‌گونه که «محمد البرادعی» رئیس وقت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نقل می‌کند، «استفان هادلی» مشاور وقت امنیت ملی دولت بوش بر این نکته تاکید کرد که به ایران اجازه چرخش یک ماشین غنی‌سازی را نخواهیم داد. همین سرسختی آمریکایی‌ها تمام ابتکارات دیپلماتیک اروپایی را بی‌اثر کرد و از سال ۲۰۰۵ ایران تمام محدودیت‌های اتمی را کنار گذاشت.

در مقابل آمریکا و متحدان اروپایی آن نیز پرونده هسته‌ای ایران را با ادعای تهدید علیه امنیت جهانی به شورای امنیت سازمان ملل متحد بردند. این حرکت آغاز صدور سلسله قطعنامه‌هایی علیه تهران بود که زمینه را برای اعمال تحریم‌های گسترده فراهم کرد.

در مقابل ایران با تکیه بر ذخیره راهبردی که در طول سال‌های گذشته اندوخته بود به گسترش نفوذ خود در منطقه پرداخت. بسیاری از گروه‌های معارض عراقی در دوران صدام که حالا تبدیل به احزاب بزرگ سیاسی در این کشور شده بودند، سال‌ها با ایران در یک جبهه علیه رژیم بعثی جنگیده بودند. این گروه‌ها حالا با توجه به جمعیت بالای خود توانسته بودند کنترل دولت را به‌دست بگیرند. این نکته‌ای بود که آمریکایی‌ها آن را به‌درستی متوجه شده بودند. از این به بعد طی سال‌های بعد مهم‌ترین دغدغه آمریکایی‌ها مبارزه با نفوذ ایران درمنطقه بود. این در حالی بود که محبوبیت ایران در بین مردم عراق نه به واسطه اقدامات امنیتی و یا نظامی بلکه به واسطه ارتباطی بود که با سال‌ها فعالیت انقلابی در منطقه به دست آورده بود و به این راحتی قابل حذف نبود.

در لبنان، حزب‌الله به یک وزنه راهبردی در مقابل رژیم صهیونیستی تبدیل شد. چنین وضعیتی برای رژیم صهیونیستی غیر قابل تحمل بود که در نهایت به جنگ ۳۳ روزه و حمله رژیم صهیونیستی به لبنان منجر شد.

شکست رژیم صهیونیستی در این حمله برای اولین بار نشان داد که نظم مد نظر آمریکا در منطقه امکان تشکیل شدن را ندارد و برای اولین بار سیاست خارجی ایران با ابزار انقلابی‌گری توانست خود را بر نظم غربی تحمیل کند.

* نگاه به شرق، سیاست جدید ایران در مقابل غرب

یکی از مهم‌ترین رویکردهایی که در این سال‌ها به سیاست خارجی ایران اضافه شد نگاه به شرق و همکاری با روسیه و چین بود. این رویداد به‌طور مستقیم نتیجه تغییر در تعادل نظام جهانی و تبدیل شدن این دو کشور به وزنه‌های مؤثر و مستقل جهانی بود. چین در سال‌های ابتدایی قرن 21 توانست به تدریج به سمت ایجاد بزرگترین اقتصاد دنیا حرکت کند. البته در کنار این کشور هند نیز به عنوان مشتری جدیدی برای فرآورده‌های نفتی ایران ظهور کرد. بدین‌ترتیب ایران توانست به‌تدریج مشتریانی جدی در خارج از کشورهای بلوک غرب برای خود بیابد و تا سال ۲۰۰۵ میلادی سهم چین و هند در خرید نفت ایران به‌تنهایی به یک میلیون بشکه رسید. علاوه بر این روسیه نیز با قدرت رسیدن پوتین به تدریج از لاک قدیمی خود خارج شد که نمونه آن امضای قرارداد جدیدی با ایران برای صدور خدمات مرتبط به تسلیحات نظامی است.

با این نگاه می‌توان گفت که ایران، توانمندی ایجاد بلوک جدیدی از همکاری را با کشورهای شرقی دارد. اگرچه در دهه اول قرن بیست و یکم سیاست کشورهای بلوک شرق همچنان زیر سایه روابط گسترده با غرب قرار داشت اما افزایش تدریجی شکاف بین بلوک شرق و غرب نشان داد که پیش‌بینی ایران برای تمرکز در این حوزه درست بوده و هیچ تعارضی با ماهیت سیاست‌های انقلابی ایران ندارد. بدیهی است که بلوک شرق امروز دیگر وجود ملموسی ندارد و با بلوک شرق دوران کمونیسم متفاوت است و تسلط بر سایر کشورها تحت یک ایدئولوژی خاص را دنبال نمی‌کند و بلکه می‌توان گفت چنانچه روسیه و چین، متأثر از هر دین دیگری جز ایدئولوژی کمونیسم و مائوییسم هم می‌بودند تأثیر چندانی بر روابط‌شان با ایران نمی‌گذاشت زیرا آنچه در این روابط مهم است، تأمین منافع ملی در راستای اهداف کلان کشور است و نه تأثیر و تأثر ایدئولوژیک؛ فلذا هم‌پیمانی با چیزی تحت عنوان بلوک شرق، عملاً‌ منتفی است و آنچه مطرح است میزان همسویی این محور با سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران است.

* محور مقاومت چگونه سوریه را از دست تروریست‌ها نجات داد

یکی از مهم‌ترین تحولاتی که به شدت بر عملکرد ایران در سیاست خارجی تأثیرگذار بود، آغاز تحولات گسترده در کشورهای عربی و شمال آفریقا بود. از آنجا که ایران خود وارث یک سیاست خارجی مبتنی بر انگاره‌های انقلابی و ساختارشکنانه بود با این حرکت کشورهای عربی همذات‌پنداری کرده و در ادبیات رسمی خود از آن به عنوان بیداری اسلامی یاد می‌کرد.

تحولات بعدی نشان داد که این تعبیر ایران اشتباه نبوده است. بعد از سرنگونی حکومت‌های دیکتاتوری در کشورهایی همچون تونس و مصر این حکومت‌های اسلام‌گرا بودند که سکان امور را در دست گرفتند. امواج انقلابی به سرعت به کشورهای منطقه خاورمیانه نیز رسید و حتی فضای عمومی شیخ‌نشین‌های حاشیه خلیج فارس را نیز متأثر کرد.

با این حال آنچه سیاست خارجی ایران را در مقابل انتخاب‌های سخت قرار دارد، موضع تهاجمی کشورهای حاشیه‌نشین خلیج فارس علیه انقلاب مردم بحرین و همچنین گسترش ناآرامی‌ها در سوریه بود. در کشور بحرین حاکمیت دیکتاتوری این کشور با تکیه بر توان نظامی آل‌سعود به سرکوب گسترده مردم این کشور پرداخت و در مقابل در سوریه حمایت گسترده قدرت‌های خارجی به‌سرعت شرایط را به سمت شورش مسلحانه تروریست‌ها سوق داد؛ از این رو ایران به حمایت از دولت مردمی سوریه برخاست.

اگرچه بسیاری ایران را متهم می‌کردند اما رویدادهای بعدی از جمله ظهور گروه‌های تروریستی همچون جبهة النصرة و داعش به‌عنوان دو گروه از بزرگترین گروه‌های تروریستی دنیا نشان داد که تا چه اندازه موضع‌گیری ایران در این باره صحیح بوده است.

از سال ۲۰۱۵ میلادی نیز با آغاز حضور گسترده نیروی هوایی روسیه در سوریه و همچنین اختلافات فراوان بین گروه‌های تروریستی، نیروهای متحد با ایران در نبرد با تروریست‌ها توانستند آرام آرام بخش بزرگی از خاک این کشور را پاکسازی کنند و در نهایت در پایان آبان‌ماه سال ۱۳۹۶ به طور کامل داعش را شکست دهند.

* برجام و تکرار تجربه‌ای که باز هم به شکست انجامید

بعد از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد به تدریج تحریم‌های یکجانبه و چندجانبه فراوانی بر تهران تحمیل شدند. از سال ۲۰۱۰ میلادی و زمانی که تحریم‌ها به حوزه نفت و تبادلات مالی کشیده شد، اقتصاد ایران تحت فشار سنگینی قرار گرفت.

در مقابل سیاست خارجی ایران بر مبنای مقاومت در مقابل درخواست‌های بی‌جای کشورهای غربی بر گفت‌وگو با کشورهای مستقل و همچنین افزایش ظرفیت‌های هسته‌ای استوار بود. در سال ۲۰۱۱ میلادی و پس از دستیابی ایران به غنی‌سازی ۲۰ درصد و روشن شدن عدم امکان حمله نظامی به ایران مذاکراتی در قالب کانال عمان در شهر مسقط بین ایران و آمریکا آغاز شد. در این مذاکرات دولت اوباما به پذیرفتن غنی‌سازی و رفع تحریم‌های ایران متعهد شد. این مذاکرات در سال ۲۰۱۳ پس از انتخابات ریاست جمهوری دوباره از سرگرفته شد و پس از دو سال به امضای تفاهم‌نامه هسته‌ای وین بین ایران و کشورهای ۱+۵ انجامید.

بر این اساس ایران پذیرفت تا محدودیت‌هایی را بر صنعت هسته‌ای خود اعمال کند تا فاصله فرضی خود تا زمان ساخت سلاح هسته‌ای یه یک سال افزایش دهد.

در مقابل کشورهای غربی به خصوص آمریکا متعهد شدند تا تحریم‌های اقتصادی علیه ایران را کاهش داده و یا به طور کامل بردارند. اما گذشت زمان نشان داد که آورده‌های این توافق برای ایران بسیار کمتر از انتظارات است. از همان ابتدا روشن شد که بانک‌های غربی از عادی کردن روابط خود با بانک‌های ایرانی به دلیل تهدیدهای وزارت خزانه‌داری آمریکا واهمه دارند.

علاوه بر این اقداماتی همچون تمدید قانون تحریم‌های ایران در سال ۲۰۱۶ میلادی و تصویب قانون کاتسا عملاً جز بحث فروش نفت اجازه آغاز هیچ‌گونه فعالیت اقتصادی جدی را به ایران نداد.

به نظر می‌رسید که باز هم اتفاق سال ۲۰۰۳ میلادی این بار و به شکلی دیگر در حال تکرار بود و ایران تاوان مذاکره مستقیم با آمریکا را خواهد پرداخت. این اتفاق با به قدرت رسیدن ترامپ دقیقاً روی داد و سیاست خارجی ایران می‌رفت تا چهار سال طوفانی را تحمل کند.

* مقاومت ایران تا به پایان رسیدن دولت ترامپ

به قدرت رسیدن ترامپ تمام معادلات بین ایران و آمریکا در دوران برجامی را به طور کامل تغییر داد. ترامپ در ابتدا برای حضور قدرتمندتر آمریکا در بازار انرژی در سال ۲۰۱۸ به طور کامل از برجام خارج شد و پس از آن در سال 2019 تمام معافیت‌های تحریمی ایران را به صفر رساند.

اگرچه ایران در تلاش بود تا با همکاری با کشورهای اروپایی تاثیرات اقتصادی این اتفاق را کاهش دهد اما در نهایت به دلیل وابستگی کشورهای اروپایی به اقتصاد آمریکا ناکام ماند. از سال ۲۰۱۹ میلادی ایران به تدریج سیاست تهاجمی خود را در مقابل آمریکا آغاز کرد. در ابتدا تعهدات برجامی ایران به تدریج سبک شد.

اوج  تقابل  ایران با آمریکا در دوران ترامپ مربوط به هدف قراردادن هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی متجاوز به حریم هوایی ایران و  موشک‌باران پایگاه عین‌الاسد در پاسخ به جنایت تروریستی آمریکا در به شهادت رساندن سردار سلیمانی بود.

اگرچه دولت ترامپ به‌شدت علاقمند بود تا خارج از برجام به یک تفاهم جدید با ایران برای محدود کردن برنامه‌های منطقه‌ای و موشکی برسد اما سیاست قطعی ایران مقاومت در مقابل چنین رویدادی بود. دولت ترامپ تصور می‌کرد که ایران با فشارهای گسترده اقتصادی به مرز فروپاشی خواهد رسید اما مقاومت ایران تا آخرین روز دولت ترامپ هم ادامه پیدا کرد.

در نهایت با کنار رفتن دولت ترامپ دوران جدیدی در سیاست خارجی ایران آغاز شد. در دو ماه آخر دولت ترامپ ایران بر اساس یک مصوبه جدید و با تکیه بر سیاست انقلابی خود برای مقاومت شروع به افزایش ظرفیت‌های هسته‌ای خود کرد.

این اقدام ایران تکیه بر همان تجربه‌ای بود که در طول ۴۰ سال گذشته کسب کرده بود. این که مقاومت در مقابل فشارهای خارجی بهتر از تسلیم جواب می‌دهد؛ فرمولی که هیچگاه کارآیی خود را برای ایران از دست نداده اس

دیدار فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش با فرمانده کل قوا

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمانده معظم کل قوا صبح امروز (یکشنبه) در دیدار جمعی از فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش، بیعت تاریخی همافران با امام خمینی(ره) در ۱۹ بهمن ۵۷ را یکی از شگفتی‌سازی‌های مهم و از عوامل اصلی پیروزی انقلاب و همچنین نشان‌دهنده خطای محاسباتی آمریکایی‌ها برشمردند و گفتند: لازمه استمرار حرکت پرشتاب انقلاب، حضور مردم در صحنه، کار و تلاش بی‌وقفه، اتحاد کلمه بخصوص میان مسئولان، اعتماد به وعده الهی و افزایش مؤلفه‌های قدرت ملی در عمل است.

فجر۴۲|همسایه دیواربه‌دیوار امام خمینی در نجف که بود؟/ در دیدار امام و مادر هفت شهید چه گذشت؟

 

«امام (ره) بعد ازاحوال‌پرسی سراغ پدرم را گرفتند و گفتند: من 200 هزار تومان به حاج عبد بدهکارم.ما فهمیدیم آقا نمی‌دانند علاوه بر عباس و کاظم و رسول، پدرو پنج برادر دیگر هم توسط حزب بعث به شهادت رسیدند. بعد از شنیدن خبر شهادت،زمزمه امام بود که سکوت فضای خانه امام در جماران را شکست؛ «انالله و اناالیه راجعون... بغض مادرم ترکید. امام با حال دگرگون شده به مادرم گفت: شما بر گردن ما حق‌دارید.»

فجر۴۲|همسایه دیواربه‌دیوار امام خمینی در نجف که بود؟/ در دیدار امام و مادر هفت شهید چه گذشت؟

گروه جامعه خبرگزاری فارس؛ عطیه اکبری: آن روز خاطره‌انگیز، در آن دیدار شیرین در اندرونی بیت امام در جماران بغض مادر هفت شهید شکست. امام گفته بود نشانی خانواده حاج عبد کاشی را پیدا کنند و دیداری را ترتیب دهند. «عصمت خامه چین» به همراه پسرش جواد و حیدر کاشی به دیدار امام رفتند.

چشمان مادرغمی داشت به وسعت دریا. می‌دانست این دیدار شاید مرهمی باشد بر همه زخم‌های دلش و خاطرات شیرین هم‌نشینی با امام خمینی (ره) در نجف را دوباره زنده کند. الحق صبر عصمت خامه چین زینب وار بود، که اگر نبود خبر شهادت پسرانش؛ عباس و کاظم و رسول برای تمام شدنش کافی بود. علی، حسین، باقر و محمدرضا هم یکی‌یکی رفتند و خبر شهادتشان را برای مادر آوردند. این‌ها کم بود! معاون استخبارات حزب بعث، همسرش حاج عبد را جلوی چشمانش شهید کرد. اما مادر مثل کوه ایستاد.

در چهل و دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و تلاقی آن با روزهایی که مزین به نام نامی مادر است، سراغ بازماندگان خانواده کاشی رفتیم تا یاد شهدای گمنام این خانواده و مادر شهید را زنده کنیم و از خاطرات هم نشینی آن‌ها با امام بشنویم. این خانواده روایت‌های شنیدنی از امام (ره) خمینی در نجف دارند. حاج عبد و پسرانش معتمد امام در نجف بودند و از پیروان امام در مبارزات و فعالیت‌های انقلابی.

«عصمت خامه چین»: همسر شهید کاشی و مادر هفت شهید  

خاطره یک دیدار/ امام خمینی (ره) به مادرم گفت شما به گردن ما حق‌دارید

وعده دیدار ما با حاج جواد کاشی بر سر قبر مادر دریکی از رواق‌های زیبای حرم حضرت عبدالعظیم حسنی است. روی سنگ قبرمادرنوشته اند؛ همسر شهید عبدالزهرا کاشی و مادر هفت شهید. کافی است مادر باشی و این دو کلمه را بخوانی؛ همه‌چیز دستت می‌آید.

حاج جواد دفتر خاطرات را ورق می‌زند و روایت همراهی‌اش با امام و مبارزات انقلابی برادرانش را از آخر روایت می‌کند. از روایت دیدار با امام خمینی (ره) در جماران پس از پیروزی انقلاب اسلامی؛ «من، مادرم و برادرم حیدر برای ملاقات با امام به جماران رفتیم. نمی‌دانیم بیت امام (ره) نشانی ما در تهران و محله دولت‌آباد را چطور پیداکرده بودند. آن روز انگار همه دنیا به کام من و مادرم بود. آن‌قدر از دیدن دوباره امام (ره) به وجد آمده بودیم که غم از دست دادن پدر و برادرها را از یاد برده بودیم.

 امام خمینی (ره) بعد از احوال‌پرسی از مادر، سراغ حاج عبد، پدرمان را گرفتند و گفتند: من 200 هزار تومان به حاج عبد بدهکارم. همان وقت بود که ما فهمیدیم آقا نمی‌دانستند علاوه بر عباس و کاظم و رسول، پنج برادر دیگر و پدرم هم توسط حزب بعث به شهادت رسیدند. بعد از شنیدن خبر شهادت، سکوت در فضای دل‌نشین خانه امام خمینی (ره) در جماران برقرار شد و این صدای زمزمه امام بود که سکوت را شکست؛ «انالله و اناالیه راجعون.... انالله و انا الیه راجعون....» بغض مادرم ترکید و اشک، بی‌امان از چشم‌هایش جاری شد. امام به مادرم گفت: «خدا رحمتشان کنند. شما بر گردن ما حق‌دارید.»

ماجرا از یک سنگ‌قبر شروع شد

ماجرای آشنایی ما با خانواده کاشی از یک سنگ‌قبر دریکی از رواق‌های حرم حضرت عبدالعظیم حسنی شروع شد و حالا پسر خانواده کاشی در روز ولادت حضرت فاطمه کتاب خاطرات را باز می‌کند؛ «ما 10 پسر بودیم و 5 خواهر. مادرم اهل سبزوار و پدرم اصالتاً تبریزی بود اما به‌واسطه شغل پدربزرگم در سال‌های جوانی و بعد از ازدواج با مادرم به نجف می‌رود و آنجا ماندگار می‌شود.

ما هم در نجف به دنیا آمدیم. یک‌زمانی پدرم تصمیم گرفت کسب‌وکارش را از پدربزرگم جدا کند. سرمایه‌ای نداشت. پولش آن‌قدر کم بود که مجبور شد دست روی مغازه‌ای بگذارد که هیچ‌کسی خریدارش نبود. کسبه می‌گفتند این مغازه نحس است اما پدرم با توکل به خدا کارش را شروع کرد. ما هم از مدرسه یک‌راست به مغازه می‌رفتیم و کمک‌حال پدرم می‌شدیم.

کار پدرم رونق گرفت. آن‌قدر که از مغازه حبوبات فروشی به صادرات حبوبات به بحرین رسید و کم‌کم کارخانه نیمه تعطیلی را به مدت ۵ سال اجاره کرد. از دو دستگاه شالی‌کوبی شروع کرد. دو دستگاه شد سیزده دستگاه و بعد از مدتی کار و تلاش شبانه‌روزی، پدرم از یک مغازه‌دار کوچک به یک کارخانه‌دار بزرگ در نجف تبدیل شد.

پدربزرگم رابطه خوبی با علمای نجف داشت و مسئول دفتر سید ابوالحسن اصفهانی بود. ازآنجاکه آدم دست‌به‌خیری بود حواسش به کم و کسر زندگی طلبه‌های نجف بود. این حس خیرخواهی به پدرم، حاج عبد هم منتقل‌شده بود. پدرم حاج عبد سرش برای کار خیر درد می‌کرد و نامش هنوز هم بر تارک شهر نجف می‌درخشد.»

«جواد کاشی»؛فرزند و برادر شهیدان کاشی  

وقتی پای ما به خانه علما باز شد

 «خانه ما دیواربه‌دیوار خانه آیت‌الله حکیم بود و «کاظم»؛ برادرم هم‌بازی «عبدالعزیز حکیم»، هر وقت آیت‌الله حکیم عصرها برای مطالعه یا استراحت به زیرزمین می‌آمدند با شنیدن صدای نعلین ایشان بازی را تعطیل می‌کردیم. پدرم کم‌کم ارتباط خوبی با علمای نجف پیدا کرد. از آیت‌الله خویی گرفته تا آیت‌الله شاهرودی و حضرت امام (ره). من و برادرانم هم کم‌کم با خانه علما در نجف رفت‌وآمد پیدا کردیم.»

خانه امام خمینی (ره) در نجف 

خانه ما دیواربه‌دیوار خانه آقا در نجف بود

اهالی نجف می‌دانستند که خانواده کاشی دل‌خوشی از رژیم بعث عراق ندارند و حتی فعالیت‌هایی را هم علیه این رژیم انجام می‌دهد. این فعالیت‌ها بعد از آشنایی و همسایگی حاج عبد و پسرانش با امام خمینی (ره) در نجف رنگ و بوی تازه‌ای به خود گرفت و آن‌ها را به شهادت درراه خدا نزدیک و نزدیک‌تر کرد. حاج جواد کاشی آن روزها را روایت می‌کند، به‌وقت همسایگی و آشنایی با امام، حاج جواد نوجوانی ۱۶ ساله بود؛

«ازآنجاکه پدربزرگم معتمد علمای نجف بود، بعد از تبعید امام به نجف با مشورت حجت‌الاسلام شیخ نصرالله خلخالی، دوست قدیمی امام، ایشان برای امام دوخانه دیواربه‌دیوار خانه خودش اجاره کرد. این دوخانه در کنار یکدیگر قرار داشت که یکی به‌عنوان اندرونی و دیگری به‌عنوان بیرونی استفاده می‌شد. در ابتدای ورود امام، خانه بیرونی به مدت شش تا هفت روز به‌طور مرتب پر بود و جمعیت برای دیدن امام به این خانه می‌آمدند. کمی که گذشت امام هم به دیدار طلاب می‌رفتند.

ماجرای دست‌نوشته‌های امام (ره) برای حاج عبد

هیچ‌وقت اولین دیدار را فراموش نمی‌کند، می‌گوید چهره مهربان امام دلش را عجیب هوایی کرد. حاج جواد کاشی از آن روزها خاطرات شنیدنی بسیاری دارد؛ «پدر من در خیرخواهی در نجف شهره بود. میان او و امام رابطه جالبی شکل‌گرفته بود. امام (ره) آن زمان در مسجد شیخ انصاری نجف به طلبه‌ها درس می‌دادند و نام طلبه‌هایی را که اوضاع مالی خوبی نداشتند روی کاغذی می‌نوشتند و به دست پدرم می‌رساندند. حاج عبد هم حواسش به کم و کسر زندگی آن طلبه‌ها بود و مایحتاجی را که قادر به تأمین آن نبودند تهیه می‌کرد. برای طلبه جوانی خانه اجاره می‌کرد، برای آن‌یکی ارزاق می‌فرستاد و خانه طلبه‌ای را فرش می‌کرد.

خاطره‌ای از مادر هفت شهید/ خبر شهادت پسرها را که می‌شنید به حرم می‌رفت

روز ولادت حضرت فاطمه (س) در جوار مزار مادر هفت شهید نشسته‌ایم و راوی خاطرات هم‌نشینی خانواده کاشی با امام خمینی (ره) در نجف نفسی تازه می‌کند و خاطره‌ای از مادرش می‌گوید: «مادرم هر بار که خبر شهادت یکی از برادرها را می‌شنید چادر سر می‌کرد و دور از چشم ما خودش را می‌رساند به حرم حضرت علی، آنجا دلی سبک می‌کرد و برمی‌گشت. عصمت خامه چین مادری را در حق بچه‌ها تمام کرده بود که هیچ‌کدام از فرزندانشان سکوت در برابر ظلم را طاقت نمی‌آوردند، حتی اگر قرار بود این دادخواهی به قیمت جانشان تمام شود. اصلاً مگر می‌شد فرزندان این خانواده همسایه دیواربه‌دیوار امام در نجف باشند و به جرگه عاشقان و شیفتگان مکتب امام خمینی (ره) نپیوندند، حتی در برهه‌ای که ممکن بود مبارزاتشان آن‌ها را از لب تیغ تیز حزب بعث بگذراند که گذراند.»

امام می‌گفتند ازهر جنسی ارزان‌ترینش را تهیه کنید

فاتحه‌خوان مادر می‌شویم و حاج جواد روایت خاطرات را از سر می‌گیرد: «من درس‌های بسیاری از امام گرفتم. یکی از بزرگ‌ترین شانس‌های زندگی‌ام آشنایی با امام خمینی (ره) بود. در سال‌هایی که امام در نجف زندگی می‌کردند مواد غذایی موردنیاز زندگی ساده و بی‌آلایش ایشان از مغازه پدرم؛ حاج عبد تهیه می‌شد. آن سال‌ها پیرمرد اهل افغانستان مسئول خرید خانه امام (ره) بود. یادم می‌آید که پیرمرد وقتی به مغازه پدرم می‌آمد می‌گفت: آقا تأکید کردند فقط از شما خرید کنم. آن پیرمرد نمی‌توانست عربی صحبت کند. به همین دلیل من وسایل موردنیاز خانه آقا را از مغازه پدرم و مغازه‌های اطراف می‌خریدم و داخل سبد حصیری می‌گذاشتم.

وقتی پیرمرد به مغازه می‌آمد و قرار بود وسایل موردنیاز را جمع‌وجور کنیم، پدرم دست روی هر چیزی که می‌گذاشت پیرمرد افغانستانی حرف آقا را دوباره تکرار می‌کرد و می‌گفت: آقا گفته‌اند: از هر جنسی ارزان‌ترینش را تهیه کن. میوه‌های لکه‌دار را جدا کن. مبادا برنج درجه‌یک برای خانه بخری.

امام خمینی (ره) در خوردوخوراک اهل قناعت بودند و اقتصادی زندگی می‌کرد. درحالی‌که همه جور امکانات برای ایشان در نجف فراهم بود. لباس‌های امام از یکی دودست تجاوز نمی‌کرد بااینکه پارچه‌ها و لباس‌های دوخته و ندوخته زیادی برای ایشان هدیه می‌آوردند ولی هرچه برایشان سوغات یا هدیه می‌آوردند همه را به دیگران می‌بخشیدند.»

 

جا ساز کردن اعلامیه‌های امام در فروشگاه مواد غذایی نجف

آشنایی با امام خمینی (ره) نقطه عطف فعالیت‌های سیاسی و انقلابی حاج عبد و پسرانش بود. این را جواد کاشی می‌گوید و روزهایی را روایت می‌کند که بیت امام در نجف اعلامیه‌ها و نوارهای سخنرانی امام خمینی (ره) به حاج عبد می‌سپردند؛

«پدرم حاج عبد بانفوذی که در نجف داشت در زمان حکومت البکر بر عراق، مسئولان و مأموران امنیتی و حزب بعث را با رابطه‌های دوستانه و گاهی دادن رشوه از اذیت و آزار علما و اطرافیانشان منصرف می‌کرد. نوارهای سخنرانی آقا در نجف بعد از تکثیر و پلمپ شدن در جعبه‌ها در مغازه پدرم به امانت گذاشته می‌شد و ازآنجاکه در آن مغازه محصولات غذایی بسیاری نگهداری می‌شد توجه کسی به کارتن نوارهای سخنرانی جلب نمی‌شد. هرچند هرسال که از زندگی امام در نجف می‌گذشت رژیم بعث متوجه نفوذ بیش‌ازپیش امام خمینی (ره) در عراق می‌شد و به پدرم که علیه بعثی‌ها فعالیت می‌کرد حساسیت بیشتری پیدا می‌کرد. اما او کارش را خیلی خوب بلد بود و من و برادرانم هم که آن سال‌ها وردست پدرم بود با اندیشه‌ها و افکار انقلابی امام (ره) آشنا شدیم. سفیران انقلاب اسلامی قبل از سفر پیش پدر می‌آمدند، نوارهای سخنرانی آقا را از مغازه ما می‌گرفتند و با خود به ایران یا کویت و عمان و لبنان می‌بردند.»

قرارومدار میان امام خمینی و برادرم حسین

روزهایی که امام در خانه‌شان در نجف سخنرانی داشتند پدرم به ما خبرمی داد و ما هم در جلسات شرکت می‌کردیم. در میان برادرها حسین یک‌جور عجیبی شیفته امام خمینی بود و دیوانه‌وار به امام عشق می‌ورزید. امام هم حسین را دوست داشت و روی او حساب می‌کرد. یک قرار و مداری میان امام و حسین بود. حسین دست خط امام را می‌شناخت. آن سال‌ها رژیم بعث عراق حساسیت خاصی به فعالیت علما و طلبه‌ها در عراق پیداکرده بود و آن‌ها در شرایط سختی زندگی می‌کردند. طلبه‌ها کاغذهایی را که امام (ره) زیر آن را امضا کرده بودند به مغازه حاج عبد می‌آوردند و او هم با اذن پدر برایشان ارزاق می‌فرستاد. یادم می‌آید روزی که خبر ورود امام به ایران و پیروزی انقلاب را شنیدیم من و حسین در بازار نجف شیرینی پخش کردیم. رژیم بعث حسین را در اربعین به جرم پذیرایی از زائران پنهانی حرم امام حسین (ع) دستگیر کرد و به شهادت رساند.

آه از غمی که تازه شد باغمی دگر

 روایت فصل شیرین همسایگی با امام در نجف که تمام می‌شود، جواد کاشی خاطرات برادرها را یک‌به‌یک ورق می‌زند و به فصل تلخ از دست دادن‌ها می‌رسد و می‌گوید: «داستان شهادت برادرها و پدر من مثنوی هفتاد من کاغذ است و یک کتاب هم برای شرح مبارزات آن‌ها و ظلم و ستمی که رژیم بعث بر ما کرد کم است.

حزب بعث ایرانیان مقیم عراق را تحت‌فشار می‌گذاشت. اما پدر و برادرهایم آرامش و تجارت و رفاه و آقازادگی را به آوارگی و شهادت به جان خریدند. هم‌زمان با مبارزات ما کار حزب بعث از آزار و اذیت‌های معمول گذشت و تبدیل شد به محصور و زندانی کردن کسانی که یا عضو حزب بعث نبودند یا ازنظر بعثی‌ها برای حکومت خطر داشتند.

پدر و برادرهایم همگی جزو همین دار و دسته بودند و هر یک از آن‌ها را به بهانه‌ای دستگیر کردند. کاظم و عباس و رسول در مبارزات جدی علیه حزب بعث پیشتاز بودند. یک‌بار عباس و دوستش را به جرم داشتن کتاب‌های ممنوعه بازداشت کرده بودند و تمام ناخن‌های دست‌وپایش را کشیده بودند. کاظم در عملیات مختلفی علیه حزب بعث شرکت کرد و متواری بود و طولی نکشید که حزب بعث آن‌ها را به شهادت رساند.

بعد نوبت به دیگر برادرانم رسید. بعد از آغاز جنگ ایران و عراق حزب بعث نامه‌ای به دست پدرم رساند که در آن نامه مهلت سه‌روزه‌ای برای پیوستن من به ارتش و جنگیدن در مقابل ایران داده بودند. من ایرانی‌الاصل بودم. چطور می‌توانستم در برابر شیعیان بجنگم. با پدرم نقشه فرار را کشیدیم و من شبانه از نجف خارج شدم و بعد از ماجراهای بسیار وارد ایران شدم. از پدر و مادر و خانواده‌ام بی‌خبر بودم. چند ماه بعد یکی‌یکی خبر شهادت آن‌ها را به من دادند. به‌جز عباس و کاظم و رسول، چهار برادر دیگر را به شهادت رساندند. مادرم و خواهرها و دو برادر کوچکم توسط دوستان پدرم از نجف فرار می‌کنند و وقتی به ایران رسیدند شنیدم که حزب بعث پدرم را هم به شهادت رسانده است. کاری که حزب بعث با خانواده ما کرد یک قتل‌عام واقعی بود.»

 

 مصاحبه پر از خاطره و روایت ما با جواد کاشی با یک گلایه به پایان می‌رسد و حاج جواد کاشی می‌گوید: «مادرم بعد از شهادت همسر و 7 پسرش توسط حزب بعث عراق روزهای سختی را گذراند. دیدار با امام خمینی آبی روی آتش‌دلش ریخت. اما مسئولان بنیاد شهید یک‌بار هم به دیدنش نیامدند. این درحالی‌که است که ما ایرانی هستیم و رژیم بعث، پدر و ۷ برادرم را به دلیل مبارزاتشان علیه حزب بعث و فعالیت‌های انقلابی‌شان به شهادت رساند. هرچند که حالا روحش در کنار پدر و برادرهایم آرام‌گرفته است.»

انتهای پیام/

فجر۴۲|همسایه دیواربه‌دیوار امام خمینی در نجف که بود؟/ در دیدار امام و مادر هفت شهید چه گذشت؟

«امام (ره) بعد ازاحوال‌پرسی سراغ پدرم را گرفتند و گفتند: من 200 هزار تومان به حاج عبد بدهکارم.ما فهمیدیم آقا نمی‌دانند علاوه بر عباس و کاظم و رسول، پدرو پنج برادر دیگر هم توسط حزب بعث به شهادت رسیدند. بعد از شنیدن خبر شهادت،زمزمه امام بود که سکوت فضای خانه امام در جماران را شکست؛ «انالله و اناالیه راجعون... بغض مادرم ترکید. امام با حال دگرگون شده به مادرم گفت: شما بر گردن ما حق‌دارید.»

فجر۴۲|همسایه دیواربه‌دیوار امام خمینی در نجف که بود؟/ در دیدار امام و مادر هفت شهید چه گذشت؟

گروه جامعه خبرگزاری فارس؛ عطیه اکبری: آن روز خاطره‌انگیز، در آن دیدار شیرین در اندرونی بیت امام در جماران بغض مادر هفت شهید شکست. امام گفته بود نشانی خانواده حاج عبد کاشی را پیدا کنند و دیداری را ترتیب دهند. «عصمت خامه چین» به همراه پسرش جواد و حیدر کاشی به دیدار امام رفتند.

چشمان مادرغمی داشت به وسعت دریا. می‌دانست این دیدار شاید مرهمی باشد بر همه زخم‌های دلش و خاطرات شیرین هم‌نشینی با امام خمینی (ره) در نجف را دوباره زنده کند. الحق صبر عصمت خامه چین زینب وار بود، که اگر نبود خبر شهادت پسرانش؛ عباس و کاظم و رسول برای تمام شدنش کافی بود. علی، حسین، باقر و محمدرضا هم یکی‌یکی رفتند و خبر شهادتشان را برای مادر آوردند. این‌ها کم بود! معاون استخبارات حزب بعث، همسرش حاج عبد را جلوی چشمانش شهید کرد. اما مادر مثل کوه ایستاد.

در چهل و دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و تلاقی آن با روزهایی که مزین به نام نامی مادر است، سراغ بازماندگان خانواده کاشی رفتیم تا یاد شهدای گمنام این خانواده و مادر شهید را زنده کنیم و از خاطرات هم نشینی آن‌ها با امام بشنویم. این خانواده روایت‌های شنیدنی از امام (ره) خمینی در نجف دارند. حاج عبد و پسرانش معتمد امام در نجف بودند و از پیروان امام در مبارزات و فعالیت‌های انقلابی.

«عصمت خامه چین»: همسر شهید کاشی و مادر هفت شهید  

خاطره یک دیدار/ امام خمینی (ره) به مادرم گفت شما به گردن ما حق‌دارید

وعده دیدار ما با حاج جواد کاشی بر سر قبر مادر دریکی از رواق‌های زیبای حرم حضرت عبدالعظیم حسنی است. روی سنگ قبرمادرنوشته اند؛ همسر شهید عبدالزهرا کاشی و مادر هفت شهید. کافی است مادر باشی و این دو کلمه را بخوانی؛ همه‌چیز دستت می‌آید.

حاج جواد دفتر خاطرات را ورق می‌زند و روایت همراهی‌اش با امام و مبارزات انقلابی برادرانش را از آخر روایت می‌کند. از روایت دیدار با امام خمینی (ره) در جماران پس از پیروزی انقلاب اسلامی؛ «من، مادرم و برادرم حیدر برای ملاقات با امام به جماران رفتیم. نمی‌دانیم بیت امام (ره) نشانی ما در تهران و محله دولت‌آباد را چطور پیداکرده بودند. آن روز انگار همه دنیا به کام من و مادرم بود. آن‌قدر از دیدن دوباره امام (ره) به وجد آمده بودیم که غم از دست دادن پدر و برادرها را از یاد برده بودیم.

 امام خمینی (ره) بعد از احوال‌پرسی از مادر، سراغ حاج عبد، پدرمان را گرفتند و گفتند: من 200 هزار تومان به حاج عبد بدهکارم. همان وقت بود که ما فهمیدیم آقا نمی‌دانستند علاوه بر عباس و کاظم و رسول، پنج برادر دیگر و پدرم هم توسط حزب بعث به شهادت رسیدند. بعد از شنیدن خبر شهادت، سکوت در فضای دل‌نشین خانه امام خمینی (ره) در جماران برقرار شد و این صدای زمزمه امام بود که سکوت را شکست؛ «انالله و اناالیه راجعون.... انالله و انا الیه راجعون....» بغض مادرم ترکید و اشک، بی‌امان از چشم‌هایش جاری شد. امام به مادرم گفت: «خدا رحمتشان کنند. شما بر گردن ما حق‌دارید.»

ماجرا از یک سنگ‌قبر شروع شد

ماجرای آشنایی ما با خانواده کاشی از یک سنگ‌قبر دریکی از رواق‌های حرم حضرت عبدالعظیم حسنی شروع شد و حالا پسر خانواده کاشی در روز ولادت حضرت فاطمه کتاب خاطرات را باز می‌کند؛ «ما 10 پسر بودیم و 5 خواهر. مادرم اهل سبزوار و پدرم اصالتاً تبریزی بود اما به‌واسطه شغل پدربزرگم در سال‌های جوانی و بعد از ازدواج با مادرم به نجف می‌رود و آنجا ماندگار می‌شود.

ما هم در نجف به دنیا آمدیم. یک‌زمانی پدرم تصمیم گرفت کسب‌وکارش را از پدربزرگم جدا کند. سرمایه‌ای نداشت. پولش آن‌قدر کم بود که مجبور شد دست روی مغازه‌ای بگذارد که هیچ‌کسی خریدارش نبود. کسبه می‌گفتند این مغازه نحس است اما پدرم با توکل به خدا کارش را شروع کرد. ما هم از مدرسه یک‌راست به مغازه می‌رفتیم و کمک‌حال پدرم می‌شدیم.

کار پدرم رونق گرفت. آن‌قدر که از مغازه حبوبات فروشی به صادرات حبوبات به بحرین رسید و کم‌کم کارخانه نیمه تعطیلی را به مدت ۵ سال اجاره کرد. از دو دستگاه شالی‌کوبی شروع کرد. دو دستگاه شد سیزده دستگاه و بعد از مدتی کار و تلاش شبانه‌روزی، پدرم از یک مغازه‌دار کوچک به یک کارخانه‌دار بزرگ در نجف تبدیل شد.

پدربزرگم رابطه خوبی با علمای نجف داشت و مسئول دفتر سید ابوالحسن اصفهانی بود. ازآنجاکه آدم دست‌به‌خیری بود حواسش به کم و کسر زندگی طلبه‌های نجف بود. این حس خیرخواهی به پدرم، حاج عبد هم منتقل‌شده بود. پدرم حاج عبد سرش برای کار خیر درد می‌کرد و نامش هنوز هم بر تارک شهر نجف می‌درخشد.»

«جواد کاشی»؛فرزند و برادر شهیدان کاشی  

وقتی پای ما به خانه علما باز شد

 «خانه ما دیواربه‌دیوار خانه آیت‌الله حکیم بود و «کاظم»؛ برادرم هم‌بازی «عبدالعزیز حکیم»، هر وقت آیت‌الله حکیم عصرها برای مطالعه یا استراحت به زیرزمین می‌آمدند با شنیدن صدای نعلین ایشان بازی را تعطیل می‌کردیم. پدرم کم‌کم ارتباط خوبی با علمای نجف پیدا کرد. از آیت‌الله خویی گرفته تا آیت‌الله شاهرودی و حضرت امام (ره). من و برادرانم هم کم‌کم با خانه علما در نجف رفت‌وآمد پیدا کردیم.»

خانه امام خمینی (ره) در نجف 

خانه ما دیواربه‌دیوار خانه آقا در نجف بود

اهالی نجف می‌دانستند که خانواده کاشی دل‌خوشی از رژیم بعث عراق ندارند و حتی فعالیت‌هایی را هم علیه این رژیم انجام می‌دهد. این فعالیت‌ها بعد از آشنایی و همسایگی حاج عبد و پسرانش با امام خمینی (ره) در نجف رنگ و بوی تازه‌ای به خود گرفت و آن‌ها را به شهادت درراه خدا نزدیک و نزدیک‌تر کرد. حاج جواد کاشی آن روزها را روایت می‌کند، به‌وقت همسایگی و آشنایی با امام، حاج جواد نوجوانی ۱۶ ساله بود؛

«ازآنجاکه پدربزرگم معتمد علمای نجف بود، بعد از تبعید امام به نجف با مشورت حجت‌الاسلام شیخ نصرالله خلخالی، دوست قدیمی امام، ایشان برای امام دوخانه دیواربه‌دیوار خانه خودش اجاره کرد. این دوخانه در کنار یکدیگر قرار داشت که یکی به‌عنوان اندرونی و دیگری به‌عنوان بیرونی استفاده می‌شد. در ابتدای ورود امام، خانه بیرونی به مدت شش تا هفت روز به‌طور مرتب پر بود و جمعیت برای دیدن امام به این خانه می‌آمدند. کمی که گذشت امام هم به دیدار طلاب می‌رفتند.

ماجرای دست‌نوشته‌های امام (ره) برای حاج عبد

هیچ‌وقت اولین دیدار را فراموش نمی‌کند، می‌گوید چهره مهربان امام دلش را عجیب هوایی کرد. حاج جواد کاشی از آن روزها خاطرات شنیدنی بسیاری دارد؛ «پدر من در خیرخواهی در نجف شهره بود. میان او و امام رابطه جالبی شکل‌گرفته بود. امام (ره) آن زمان در مسجد شیخ انصاری نجف به طلبه‌ها درس می‌دادند و نام طلبه‌هایی را که اوضاع مالی خوبی نداشتند روی کاغذی می‌نوشتند و به دست پدرم می‌رساندند. حاج عبد هم حواسش به کم و کسر زندگی آن طلبه‌ها بود و مایحتاجی را که قادر به تأمین آن نبودند تهیه می‌کرد. برای طلبه جوانی خانه اجاره می‌کرد، برای آن‌یکی ارزاق می‌فرستاد و خانه طلبه‌ای را فرش می‌کرد.

خاطره‌ای از مادر هفت شهید/ خبر شهادت پسرها را که می‌شنید به حرم می‌رفت

روز ولادت حضرت فاطمه (س) در جوار مزار مادر هفت شهید نشسته‌ایم و راوی خاطرات هم‌نشینی خانواده کاشی با امام خمینی (ره) در نجف نفسی تازه می‌کند و خاطره‌ای از مادرش می‌گوید: «مادرم هر بار که خبر شهادت یکی از برادرها را می‌شنید چادر سر می‌کرد و دور از چشم ما خودش را می‌رساند به حرم حضرت علی، آنجا دلی سبک می‌کرد و برمی‌گشت. عصمت خامه چین مادری را در حق بچه‌ها تمام کرده بود که هیچ‌کدام از فرزندانشان سکوت در برابر ظلم را طاقت نمی‌آوردند، حتی اگر قرار بود این دادخواهی به قیمت جانشان تمام شود. اصلاً مگر می‌شد فرزندان این خانواده همسایه دیواربه‌دیوار امام در نجف باشند و به جرگه عاشقان و شیفتگان مکتب امام خمینی (ره) نپیوندند، حتی در برهه‌ای که ممکن بود مبارزاتشان آن‌ها را از لب تیغ تیز حزب بعث بگذراند که گذراند.»

امام می‌گفتند ازهر جنسی ارزان‌ترینش را تهیه کنید

فاتحه‌خوان مادر می‌شویم و حاج جواد روایت خاطرات را از سر می‌گیرد: «من درس‌های بسیاری از امام گرفتم. یکی از بزرگ‌ترین شانس‌های زندگی‌ام آشنایی با امام خمینی (ره) بود. در سال‌هایی که امام در نجف زندگی می‌کردند مواد غذایی موردنیاز زندگی ساده و بی‌آلایش ایشان از مغازه پدرم؛ حاج عبد تهیه می‌شد. آن سال‌ها پیرمرد اهل افغانستان مسئول خرید خانه امام (ره) بود. یادم می‌آید که پیرمرد وقتی به مغازه پدرم می‌آمد می‌گفت: آقا تأکید کردند فقط از شما خرید کنم. آن پیرمرد نمی‌توانست عربی صحبت کند. به همین دلیل من وسایل موردنیاز خانه آقا را از مغازه پدرم و مغازه‌های اطراف می‌خریدم و داخل سبد حصیری می‌گذاشتم.

وقتی پیرمرد به مغازه می‌آمد و قرار بود وسایل موردنیاز را جمع‌وجور کنیم، پدرم دست روی هر چیزی که می‌گذاشت پیرمرد افغانستانی حرف آقا را دوباره تکرار می‌کرد و می‌گفت: آقا گفته‌اند: از هر جنسی ارزان‌ترینش را تهیه کن. میوه‌های لکه‌دار را جدا کن. مبادا برنج درجه‌یک برای خانه بخری.

امام خمینی (ره) در خوردوخوراک اهل قناعت بودند و اقتصادی زندگی می‌کرد. درحالی‌که همه جور امکانات برای ایشان در نجف فراهم بود. لباس‌های امام از یکی دودست تجاوز نمی‌کرد بااینکه پارچه‌ها و لباس‌های دوخته و ندوخته زیادی برای ایشان هدیه می‌آوردند ولی هرچه برایشان سوغات یا هدیه می‌آوردند همه را به دیگران می‌بخشیدند.»

 

جا ساز کردن اعلامیه‌های امام در فروشگاه مواد غذایی نجف

آشنایی با امام خمینی (ره) نقطه عطف فعالیت‌های سیاسی و انقلابی حاج عبد و پسرانش بود. این را جواد کاشی می‌گوید و روزهایی را روایت می‌کند که بیت امام در نجف اعلامیه‌ها و نوارهای سخنرانی امام خمینی (ره) به حاج عبد می‌سپردند؛

«پدرم حاج عبد بانفوذی که در نجف داشت در زمان حکومت البکر بر عراق، مسئولان و مأموران امنیتی و حزب بعث را با رابطه‌های دوستانه و گاهی دادن رشوه از اذیت و آزار علما و اطرافیانشان منصرف می‌کرد. نوارهای سخنرانی آقا در نجف بعد از تکثیر و پلمپ شدن در جعبه‌ها در مغازه پدرم به امانت گذاشته می‌شد و ازآنجاکه در آن مغازه محصولات غذایی بسیاری نگهداری می‌شد توجه کسی به کارتن نوارهای سخنرانی جلب نمی‌شد. هرچند هرسال که از زندگی امام در نجف می‌گذشت رژیم بعث متوجه نفوذ بیش‌ازپیش امام خمینی (ره) در عراق می‌شد و به پدرم که علیه بعثی‌ها فعالیت می‌کرد حساسیت بیشتری پیدا می‌کرد. اما او کارش را خیلی خوب بلد بود و من و برادرانم هم که آن سال‌ها وردست پدرم بود با اندیشه‌ها و افکار انقلابی امام (ره) آشنا شدیم. سفیران انقلاب اسلامی قبل از سفر پیش پدر می‌آمدند، نوارهای سخنرانی آقا را از مغازه ما می‌گرفتند و با خود به ایران یا کویت و عمان و لبنان می‌بردند.»

قرارومدار میان امام خمینی و برادرم حسین

روزهایی که امام در خانه‌شان در نجف سخنرانی داشتند پدرم به ما خبرمی داد و ما هم در جلسات شرکت می‌کردیم. در میان برادرها حسین یک‌جور عجیبی شیفته امام خمینی بود و دیوانه‌وار به امام عشق می‌ورزید. امام هم حسین را دوست داشت و روی او حساب می‌کرد. یک قرار و مداری میان امام و حسین بود. حسین دست خط امام را می‌شناخت. آن سال‌ها رژیم بعث عراق حساسیت خاصی به فعالیت علما و طلبه‌ها در عراق پیداکرده بود و آن‌ها در شرایط سختی زندگی می‌کردند. طلبه‌ها کاغذهایی را که امام (ره) زیر آن را امضا کرده بودند به مغازه حاج عبد می‌آوردند و او هم با اذن پدر برایشان ارزاق می‌فرستاد. یادم می‌آید روزی که خبر ورود امام به ایران و پیروزی انقلاب را شنیدیم من و حسین در بازار نجف شیرینی پخش کردیم. رژیم بعث حسین را در اربعین به جرم پذیرایی از زائران پنهانی حرم امام حسین (ع) دستگیر کرد و به شهادت رساند.

آه از غمی که تازه شد باغمی دگر

 روایت فصل شیرین همسایگی با امام در نجف که تمام می‌شود، جواد کاشی خاطرات برادرها را یک‌به‌یک ورق می‌زند و به فصل تلخ از دست دادن‌ها می‌رسد و می‌گوید: «داستان شهادت برادرها و پدر من مثنوی هفتاد من کاغذ است و یک کتاب هم برای شرح مبارزات آن‌ها و ظلم و ستمی که رژیم بعث بر ما کرد کم است.

حزب بعث ایرانیان مقیم عراق را تحت‌فشار می‌گذاشت. اما پدر و برادرهایم آرامش و تجارت و رفاه و آقازادگی را به آوارگی و شهادت به جان خریدند. هم‌زمان با مبارزات ما کار حزب بعث از آزار و اذیت‌های معمول گذشت و تبدیل شد به محصور و زندانی کردن کسانی که یا عضو حزب بعث نبودند یا ازنظر بعثی‌ها برای حکومت خطر داشتند.

پدر و برادرهایم همگی جزو همین دار و دسته بودند و هر یک از آن‌ها را به بهانه‌ای دستگیر کردند. کاظم و عباس و رسول در مبارزات جدی علیه حزب بعث پیشتاز بودند. یک‌بار عباس و دوستش را به جرم داشتن کتاب‌های ممنوعه بازداشت کرده بودند و تمام ناخن‌های دست‌وپایش را کشیده بودند. کاظم در عملیات مختلفی علیه حزب بعث شرکت کرد و متواری بود و طولی نکشید که حزب بعث آن‌ها را به شهادت رساند.

بعد نوبت به دیگر برادرانم رسید. بعد از آغاز جنگ ایران و عراق حزب بعث نامه‌ای به دست پدرم رساند که در آن نامه مهلت سه‌روزه‌ای برای پیوستن من به ارتش و جنگیدن در مقابل ایران داده بودند. من ایرانی‌الاصل بودم. چطور می‌توانستم در برابر شیعیان بجنگم. با پدرم نقشه فرار را کشیدیم و من شبانه از نجف خارج شدم و بعد از ماجراهای بسیار وارد ایران شدم. از پدر و مادر و خانواده‌ام بی‌خبر بودم. چند ماه بعد یکی‌یکی خبر شهادت آن‌ها را به من دادند. به‌جز عباس و کاظم و رسول، چهار برادر دیگر را به شهادت رساندند. مادرم و خواهرها و دو برادر کوچکم توسط دوستان پدرم از نجف فرار می‌کنند و وقتی به ایران رسیدند شنیدم که حزب بعث پدرم را هم به شهادت رسانده است. کاری که حزب بعث با خانواده ما کرد یک قتل‌عام واقعی بود.»

 

 مصاحبه پر از خاطره و روایت ما با جواد کاشی با یک گلایه به پایان می‌رسد و حاج جواد کاشی می‌گوید: «مادرم بعد از شهادت همسر و 7 پسرش توسط حزب بعث عراق روزهای سختی را گذراند. دیدار با امام خمینی آبی روی آتش‌دلش ریخت. اما مسئولان بنیاد شهید یک‌بار هم به دیدنش نیامدند. این درحالی‌که است که ما ایرانی هستیم و رژیم بعث، پدر و ۷ برادرم را به دلیل مبارزاتشان علیه حزب بعث و فعالیت‌های انقلابی‌شان به شهادت رساند. هرچند که حالا روحش در کنار پدر و برادرهایم آرام‌گرفته است.»

انتهای پیام/

رهبر انقلاب: بدگویی و بدزبانی در جامعه باید جمع شود و ادب اسلامی در سخن گفتن گسترش یابد

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با انتقاد از مخدوش شدن ادب اسلامی در برخی محیط‌های رسانه‌ای و فضای مجازی، در توصیه مهم خود به مداحان و همه تریبون‌داران و رسانه‌ها، بر «حفظ ادب اسلامی در سخن گفتن» تأکید و خاطرنشان کردند: بدگویی و بدزبانی در جامعه باید جمع شود و ادب اسلامی گسترش یابد.

رهبر انقلاب: بدگویی و بدزبانی در جامعه باید جمع شود و ادب اسلامی در سخن گفتن گسترش یابد

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، در خجسته سالروز میلاد حضرت فاطمه‌زهرا سلام‌الله‌علیها، رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه ۱۵ بهمن) در نشست تصویری با جمعی از مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام، حضرت صدیقه طاهره را تجسم عالی‌ترین مفاهیم اسلامی درباره زن، مادر و همسر دانستند و گفتند: در دیدگاه اسلامی قوی‌ترین پایه تربیت فکری و روحی انسان در کانون خانواده قرار دارد و در این کانون است که زمینه رشد واقعی زن در عرصه‌های مختلف فراهم می‌شود.

ایشان همچنین بر لزوم حفظ ادب اسلامی در سخن گفتن و پرهیز از بدزبانی و بدگویی علیه یکدیگر در فضای رسانه‌ای و مجازی، تأکید کردند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تبریک میلاد حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها و بزرگداشت مقام زن و مادر و همچنین سالروز ولادت امام خمینی(ره) و دهه مبارک فجر، به ابعاد شخصیتی حضرت زهرا و نقش برجسته ایشان به‌عنوان دختر گرامی و غمگسار پیامبر اسلام(ص) و همچنین همسر و هم‌تراز حضرت علی(ع) و مادر چهار خورشید درخشان و سرسلسله نسل پیامبر عظیم‌الشأن اسلام اشاره کردند و گفتند: آن حضرت در دوران زندگی خود با فراز و نشیب‌ها، آزمون های بی‌نظیر و محنت‌های متعددی مواجه شدند اما در همه عرصه‌ها همچون همسرداری، مادری، مدیریت خانه، تربیت فرزندان، جهاد فی سبیل الله، امر به معروف و نهی از منکر، عبادت و بندگی خدا، و اخلاص در اوج بودند و نشان دادند یک زن می‌تواند به رتبه‌ی عالی عصمت برسد.

ایشان، حضرت زهرا و حضرت علی و فرزندان گرامی آنان را نمونه عالی یک خانواده اسلامی دانستند که الگوبرداری از همراهی، همدلی، اخلاص و مجاهدت آن بزرگواران می‌تواند جامعه اسلامی را به اوج برساند.

رهبرانقلاب اسلامی افزودند: برخی اوقات دل‌ها در بعضی از امور مضطرب می‌شوند اما نباید پریشان شوند زیرا رشحات آن مودّت و همراهی و مجاهدت‌های خالصانه اهل‌بیت در نظام جمهوری اسلامی نیز کاملاً مشهود است که فراگیری روحیه بسیجی، خدمات بی‌نام و نشان شهدای هسته‌ای، تلاش‌های گروههای جهادی و هزاران گروه جوان در عرصه‌های فرهنگی و علمی و همچنین صحنه‌ها و جلوه‌های زیبای گروههای پرستاری و پزشکی در قضیه کرونا، در واقع پیروی از همان نقشه جامع است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به تفاوت بنیادین دیدگاه اسلام و غرب در مقوله زن، افزودند: نگاه اسلام و جمهوری اسلامی به زن، نگاه تکریم و احترام است درحالی‌که نگاه رایج غرب، نگاه کالایی و ابزاری است.

ایشان خاطر نشان کردند: در اسلام، زن و مرد از لحاظ ارزش‌های الهی و انسانی تفاوتی ندارند. البته در کنار وظایف مشترک، هریک از زن و مرد وظایف ویژه‌ای هم دارند و به همین علت است که خداوند متعال ترکیب ساختمان جسمی آنها را متناسب با این وظایف ویژه آفریده است.

رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: ما به نگاه اسلام افتخار می‌کنیم و در مقابل نگاه غرب به زن و سبک زندگی، سراپا اعتراض هستیم.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به تبلیغات غربی‌ها مبنی بر اینکه اسلام و حجاب اسلامی مانع رشد زن می‌شود، گفتند: این یک دروغ واضح است و دلیل بارز خلاف واقع بودن آن، وضعیت زنان در جمهوری اسلامی است.

ایشان افزودند: در ایران در هیچ مقطع تاریخی تا به این حد، زن تحصیل‌کرده و فعال در عرصه‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی و هنری، علمی، سیاسی و اقتصادی حضور نداشته و همه اینها از برکت جمهوری اسلامی است.

ایشان همچنین با تجلیل از نقش ماندگار و بی‌نظیر مادران و همسران شهدای دفاع مقدس و شهدای دفاع از حرم گفتند: متأسفانه درباره این بزرگواران آثار هنری کمی تولید شده که جا دارد اقدامات بیشتری انجام شود.

رهبر انقلاب اسلامی نگاه اسلام به زن را زمینه‌ساز برجسته شدن نقش محوری خانواده و مادر برشمردند و با تأکید براینکه قوی‌ترین پایه‌های تربیت فکری و روحی و حقیقی‌ترین فضای صمیمیت در کانون خانواده شکل می‌گیرد، خاطرنشان کردند: دستگاههای تبلیغاتی غرب و متاسفانه برخی غربزده‌های داخلی تلاش دارند تا نقش محوری مادر در خانواده کمرنگ و یا حذف شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تاکید بر لزوم ارج‌گذاری به جایگاه زنان خانه‌دار و نقش ویژه آنان در خانواده، به موضوع ازدواج بهنگام و فرزندآوری نیز اشاره کردند و افزودند: این دو موضوع از نیازهای حیاتی امروز و فردای کشور است که مداحان باید به‌عنوان یک رسانه بزرگ برای ترویج آن نقش‌آفرینی کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش دیگری از سخنانشان، مداحی را پدیده‌ای ویژه و منحصر بفرد خواندند و با اشاره به ترکیب این هنر از شعر، نغمه‌پردازی، رساندن سخن به اعماق جان مخاطبان با صدای خوش و همچنین برخورداری از عناصرِ اندیشه، عاطفه، اطلاعات معارفی، تاریخی و آگاهی‌های اجتماعی و جهانی، گفتند: موضوع کار مداح از عالی‌ترین موضوعات یعنی ستایشگری اهل‌بیت، و وظیفه او گسترش دادن الگوی زیست نبوی، علوی و فاطمی و ترویج اندیشه‌ها و درسهای آن بزرگواران است.

ایشان با توصیه مداحان به جدی گرفتن این وظیفه مهم، تأکید کردند: هیئت باید به شکل هیئت باقی بماند بنابراین قالب و شکل مداحی را حفظ کنید و نگذارید با استفاده از ابزارهای خارج از قالب مداحی، هیئت‌ها به محیطهای دیگر تبدیل شوند.

رهبر انقلاب اسلامی مداحان و شعرای اشعار مداحی را به استفاده از مطالب متقن و محکم و متین سفارش کردند و با انتقاد از مخدوش شدن ادب اسلامی در برخی محیطهای رسانه‌ای و فضای مجازی، در توصیه مهم و پایانی خود به مداحان و همه تریبون‌داران و رسانه‌ها، بر «حفظ ادب اسلامی در سخن گفتن» تأکید و خاطرنشان کردند: بدگویی و بدزبانی در جامعه باید جمع شود و ادب اسلامی گسترش یابد.

ایشان با اشاره به دو خطبه طوفانی حضرت زهرا(س) پس از رحلت پیامبر اعظم(ص) که در عین مضامین مهم و اعتراضی و اعلام خطر درباره انحراف از مفاهیم برجسته اسلامی، با کلمات محکم و متین و بدون بیان حتی یک کلمه توهین‌آمیز بیان شده است، افزودند: مکتب اهل‌بیت از مسائلی مانند قول بغیر علم، غیبت، تهمت، بدگویی و بدزبانی مبرّا است و شما مداحان نیز باید این معارف را در زبان و عمل به مردم تعلیم دهید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با ابراز خرسندی از حرکت رو به رشد دستگاههای تبلیغی کشور از جمله بخش مداحی، از ابتکارات خوب مداحان در مناسبتهای ماه مبارک رمضان و عزاداری محرم که متناسب با شرایط کرونا انجام شد، تقدیر و در پایان خاطرنشان کردند: بدانید دشمنان در مقابله با جمهوری اسلامی هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند و اسلام و جمهوری اسلامی رو به قوت و اقتدار روزافزون است.

ایشان افزودند: البته مشکلات و فراز و نشیب‌ها همواره وجود داشته و دارد. افرادی خدمت می‌کنند و افرادی هم ظرفیتها را از دست می‌دهند اما جمع‌بندی همه اینها، حرکت رو به جلو است.

پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، هشت تن از مداحان و شاعران از استانهای مختلف کشور به قرائت اشعار و مدایحی در فضائل حضرت فاطمه‌زهرا سلام‌الله‌علیها پرداختند.

انتهیا پیام/

تهران یا واشنگتن، چه‌کسی محتاج احیای برجام است؟

 

دولت بایدن در شرایطی به دنبال مجبور کردن ایران به عقب‌نشینی از ظرفیت‌سازی‌های هسته‌ای است که عملاً در شرایط فعلی ابزار جدی برای وادار کردن ایران به عقب‌نشینی ندارد و در مقابل تهران آماده ایجاد یک جهش جدی در برنامه هسته‌ای خود است که نگرانی واشنگتن را نیز برانگیخته است.

تهران یا واشنگتن، چه‌کسی محتاج احیای برجام است؟

 – مهدی پورصفا: دونالد ترامپ رئیس‌جمهور سابق آمریکا معتقد است که کرونا او را در انتخابات ریاست‌جمهوری شکست داد. اعتقادی که ریشه در ضربه سختی بود که این بیماری همه‌گیر به اقتصاد و محبوبیت وی وارد کرد، گرچه در نهایت در مقابل بایدن دموکرات ده‌ها میلیون رأی را به خود اختصاص دهد. در این میان شکست ترامپ پیام‌آور یک اتفاق دیگر هم بود. شکست فشار حداکثری بر روی ایران و قبولاندن یک مذاکره جدید برای اصلاح برجام تا 12 شرط وزیر خارجه سابق آمریکا اجرایی شود.

درباره خروج آمریکا از برجام می‌توان دلایل فراوانی را اقامه کرد اما به نظر می‌رسد که در شرایط فعلی باید در خصوص ورود دوباره آمریکا به برجام سخن گفت؛ رویدادی که به نظر می‌رسد هم تهران و هم واشنگتن طرف مقابل را مسئول اجرای دوباره تعهدات خود می‌داند.

«آنتونی بلینکن» و دستگاه سیاست خارجه آمریکا خواهان اجرای دوباره تعهدات برجامی از سوی ایران هستند و تهران نیز انتظار دارد بایدن با صدور برخی فرامین اجرایی شرایط را به سال 2016 برگرداند؛ زمانی که ترامپ هنوز به قدرت نرسیده بود.

شاید سئوال اساسی اینجا باشد که کدام یک برای احیای برجام مشتاق‌تر است؟

* از برجام تا خروج از برجام

برای پاسخ به این سوال باید نگاهی به فلسفه اصلی برجام انداخت. برجام در حقیقت پاسخی بود برای ضعف راهبردی آمریکا و قدرت‌گیری مجدد چین در شرق که می‌تواند هژمونی برتری‌جویانه آمریکایی‌ها را خنثی کند.

از سال‌های ابتدایی دهه دوم قرن بیست و یکم روشن بود که آمریکا باید به سراغ مهار چین برود و این کار نیاز به این داشت تا تکلیف بحران‌های منطقه خاورمیانه زودتر روشن شود؛ جایی که مدت‌ها بود نیروهای نظامی آمریکا در آن زمین‌گیر بودند. دولت اوباما ابتدا در سال 2011 نزدیک به پنجاه هزار نیروی آمریکایی را عقب کشید و بعد از آن تلاش کرد تا مذاکرات محرمانه‌ای را با ایران آغاز کند؛ آن هم درست در مقطعی که تهران کار غنی سازی 20 درصدی را آغاز کرده بود. این تلاش‌ها با وساطت پادشاه عمان به مذاکراتی محرمانه ختم شد که در نهایت به تفاهم هسته‌ای سال 2015 رسید؛ تفاهمی که در نهایت منجر به تعلیق تحریم‌ها و سپس ایجاد محدودیت‌هایی در ظرفیت غنی‌سازی هسته‌ای ایران و برخی محدودیت‌های دیگر شد.

اگرچه ایران از ماحصل این توافق چندان راضی نبود اما این توافق فرصتی را برای دولت احتمالی «هیلاری کلینتون» فراهم می‌کرد تا با قدرت بیشتری بر موضوع چین تمرکز کند. با این حال روی کار آمدن ترامپ همه چیز را تغییر داد.

* از فشار حداکثری تا تقابل نظامی

ترامپ بر خلاف دولت اوباما بیش از بحث‌های راهبردی به اولویت‌های تجاری برای دولت آمریکا می‌اندیشید و طبیعی بود که در این بین بحث‌های مرتبط با حوزه تجارت برای وی جذاب‌تر از برجام باشد.

علاوه بر این ترامپ به شدت مایل بود تا جایگاه صنعت انرژی‌های فسیلی را به عنوان یک صنعت راهبردی در آمریکا احیا کند؛ صنعتی که طرفداران فراوانی در بین رأی دهندگان ایالات جمهوری‌خواه داشت. افزایش ظرفیت تولید نفت و گاز در آمریکا و همزمان حفظ ارزش آن باید به قیمت کاهش تولید در نقاط مختلف دیگر دنیا تمام می‌شد.

در دوران ترامپ نزدیک به 4 میلیون بشکه به ظرفیت تولید نفت آمریکا اضافه شد که در مقابل از ظرفیت تولید نفت ایران، لیبی و ونزوئلا کاسته شد.

در مورد ایران بازگشت تحریم با خروج آمریکا از برجام و همچنین بازگشت تحریم‌ها در چند مرحله از سال 2017 تا سال 2019 ممکن شد. علاوه بر این دولت ترامپ با استفاده از ظرفیت‌های «قانون کاتسا» که در دوران اوباما به تصویب رسیده بود، صدها شخص و گروه حقوقی را به لیست تحریم‌ها اضافه کرد.

با این حال و با وجود تمام این فشارها ایران توانست خود را حفظ کند و بر خلاف برآورد شخصی ترامپ نه تنها از هم نپاشید بلکه چند بار وارد درگیری سنگین با آمریکا شد که اوج آن حمله به پایگاه عین‌الاسد در سال 2020 بود.

علاوه بر این ایران به تدریج کاهش تعهدات خود را در برجام آغاز کرد و از سال 2019 شروع به بالا بردن ذخیره اورانیوم 3.5 درصد و همچنین فعال کردن ساخت و توسعه ماشین‌های غنی‌سازی کرد.

اوج این اقدام نیز آغاز غنی سازی 20 درصدی در فردو بود که منجر به تکانه جدی در کیفیت برنامه هسته‌ای ایران بود. البته این اقدام بعد از تصویب طرحمجلس شورای اسلامی بود.

* تحریم‌هایی که دیگر نمی‌توانند به ایران آسیب جدی بزنند

حالا دولت بایدن در شرایطی آغاز شده است که شاید ایران حداقل در حوزه هسته‌ای دستی بالاتر از دوران ترامپ داشته باشد اما به‌نظر می‌رسد که دولت بایدن نمی‌تواند به این سادگی از تحریم‌های سفت و سختی که در دوران ترامپ علیه ایران اعمال شده دل بکند.

سخنان بلینکن و سایر مقامات آمریکایی درباره این که ایران باید ابتدا به تعهدات برجامی بازگردد نشان می‌دهد که دولت بایدن به دنبال این است که ایران را وارد بازی مذاکره‌ای کند که در انتها چاره‌ای جز پذیرفتن مذاکرات بر سر برنامه موشکی و منطقه‌ای خود نداشته باشد. این فرض در نگاه اول شاید تا حدودی درست نظر رسد اما در طرف مقابل شرایط راهبردی ایران به گونه‌ای است که واکنش‌های ایران می‌تواند برای آمریکایی‌ها غیرقابل تحمل باشد.

در حوزه اقتصادی ایران توانسته است تا حدود زیادی بر شرایط بسته و غیر قابل انعطاف ماه‌های پیش غلبه کند. آمارهای منتشر شده در خصوص میزان فروش نفت ایران نشان می‌دهد که از اکتبر سال گذشته میلادی میزان فروش نفت ایران به شدت افزایش یافته و حتی در ماه ژانویه این میزان به یک میلیون بشکه در روز رسیده که در طول سال‌های گذشته بی‌سابقه است.

این واقعیت به معنای این است که ایران حداقل توانسته سطح مبادلات اقتصادی خود را به سطحی برساند که بحث صفر شدن صادرات نفتی ایران به تاریخ بپیوندد. از سوی دیگر امکان افزایش این رقم با توجه به بهبود شرایط اقتصاد جهانی و افزایش قیمت نفت به حدود 60 دلار تا یک و نیم میلیون بشکه در روز وجود دارد. به این ترتیب تهران حداقل در کوتاه مدت از امتیازات موقتی که آمریکایی‌ها قصد اعطای آن را در مقابل متوقف کردن برنامه هسته‌ای دارند، رهایی می‌یابد.

در حوزه سیاسی نیز یک اجماع داخلی در خصوص مقابله با زیاده‌خواهی‌های آمریکا وجود دارد. اجماعی که میراث تندروی‌های ترامپ درباره ایران است و همین مسئله به مدیریت بهتر پرونده هسته‌ای ایران کمک می‌کند. در حوزه نظامی نیز ایران با مانورهای متعدد توان دفاعی خود را به رخ کشیده و به این ترتیب احتمال رو میز بودن گزینه نظامی را به حداقل رسانده است؛ البته شرایط عمومی در آمریکا نیز به هیچ عنوان مناسب مطرح کردن چنین احتمالاتی در عرصه سیاست خارجی نیست.

* ظرفیت هسته‌ای ایران آماده جهش

در حوزه هسته‌ای نیز ایران می‌تواند همچنان به پیش‌روی‌های خود ادامه دهد. در این میان مطابق مصوبه مجلس شورای اسلامی گام‌های جدی‌تر اتمی نیز در راه است. یک هزار ماشین غنی‌سازی IR-2 در مجموعه نطنز در حال نصب است که راه‌اندازی آن‌ها می‌تواند ظرفیت غنی‌سازی ایران را به دو برابر ظرفیت فعلی برساند و تاکنون نیمی از آن‌ها به طور کامل نصب و آزمایش شده‌اند.

از سوی دیگر این امکان وجود دارد که ایران روند اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را در اوایل اسفندماه متوقف کند. با توجه به این که بخش مهمی از اطلاعات کشورهای غربی از برنامه هسته‌ای ایران منوط به اجرای این پروتکل است چنین اقدامی می‌تواند آثار بسیار عمیقی بر طرف غربی به خصوص آمریکایی داشته باشد.

در این میان ایران حتی خود را برای افزایش میزان غنی سازی نیز آماده کرده است. احتمالی که به صراحت توسط مقامات ایرانی برای تأمین نیازهای داخلی مطرح شده است.

در نهایت این که ایران تا کجا به افزایش ظرفیت‌های غنی‌سازی خود ادامه دهد هنوز دقیقا مشخص نیست اما واقعیت این است که آمریکایی‌ها فعلاً ابزار جدی برای متوقف کردن ایران ندارند چراکه ترامپ تقریباً تمام زرادخانه تحریمی آمریکایی‌ها علیه ایران خالی کرده است.

* سخن مقامات آمریکایی مهم نیست

با بررسی موارد فوق می‌توان گفت که ایران با توجه به شرایط فعلی داخلی نیازی به احیای سریع برجام ندارد. اوضاع اقتصادی تا حدی تثبیت شده و از سوی دیگر ایران آماده یک جهش در ظرفیت‌های هسته‌ای خود است و همین مساله نیز نگرانی آمریکایی‌ها را برانگیخته است.

ایران برای بازگشت آمریکا به برجام عجله‌ای ندارد و آنچه که مهم می‌داند رفع تحریم‌هاست. در این مسیر نیز به سخنان مقامات آمریکایی چندان اهمیتی نمی‌دهد، بلکه به اعمال آنها می‌نگرد.

انتهای پیام/

سابقه آمریکا در نقض تعهدات بین‌المللی| واشنگتن در توافق ۱۹۹۴ با پیونگ‌یانگ چه کرد؟

v

هم‌زمان با شدت گرفتن تعیین شروط مقام‌های غربی به ویژه آمریکایی برای ایران درباره بازگشت واشنگتن به برجام، به اذعان یک رسانه استرالیایی، واشنگتن سابقه طولانی در خلف وعده‌هایش دارد.

سابقه آمریکا در نقض تعهدات بین‌المللی| واشنگتن در توافق ۱۹۹۴ با پیونگ‌یانگ چه کرد؟

اظهارنظرهای اخیر «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه و «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی دولت «جو بایدن» درباره شروط بازگشت آمریکا به برجام، گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس را بر آن داشت که با استناد به گزارش‌های رسانه‌های غربی، اذعان آنها به خلف وعده‌ها و نقض تعهدات توسط واشنگتن را بازخوانی کند.

 پایگاه تحلیلی-خبری استرالیایی «کانورسیشن» (conversation) درباره دلایل شکست توافق سال ۱۹۹۴ آمریکا و کره شمالی ۱۹ جولای ۲۰۱۷ (۲۸ تیرماه ۱۳۹۸) گزارشی منتشر و در آن به نقض مکرر واشنگتن به تعهدات و وعده‌هایش اذعان کرد.

توافق موسوم به «چارچوب مورد توافق بین ایالات متحده آمریکا و کره شمالی» ۲۱ اکتبر ۱۹۹۴ (۲۹ مهر ۱۳۷۳) به امضای طرفین رسید؛ توافقی که «وندی شرمن» یکی از اعضای تیم مذاکره‌کننده واشنگتن بود.

وندی شرمن در توافق برجام، عضو ارشد تیم مذاکره آمریکا بود و در دولت بایدن، منتظر تایید صلاحیتش از سوی مجلس سنای آمریکا برای تصدی منصب قائم مقامی وزارت خارجه (نفر دوم این وزارتخانه) است.

هدف از توافق «چارچوب مورد توافق بین ایالات متحده آمریکا و کره شمالی»، متوقف و جایگزین کردن برنامه بومی نیروگاه هسته‌ای کره شمالی با نیروگاه‌های رآکتور آب سبک مقاوم‌تر در برابر اشاعه هسته‌ای و عادی‌سازی گام به گام روابط بین واشنگتن و پیونگ یانگ بود.

به رغم خوشبینی‌های اولیه و دشواری مسیر پیاده سازی این توافق، از ابتدا آمریکا در دوره «بیل کلینتون» رئیس‌جمهور وقت، به رغم دادن وعده‌ها و اعلام تعهد به محتویات این توافق در مسیر اجرای آن سنگ اندازی کرد و در نهایت با پایان این دولت و روی کار آمدن دولت جورج بوش پسر، «چارچوب مورد توافق بین ایالات متحده آمریکا و کره شمالی» در سال ۲۰۰۲ رسما فروپاشید.

با گذشت زمان کوتاهی بعد از انعقاد این توافق، اکثریت کنگره آمریکا به دست حزب جمهوری‌خواه قرار گرفت و این نهاد از توافق دولت دموکرات کلینتون با کره شمالی حمایت نکرد و برخی از قانونگذاران ارشد آن را «مماشات» خواندند.

به دنبال مخالفت کنگره آمریکا، وعده صریح دولت کلینتون به کره شمالی در این توافق دوجانبه برای برداشتن تحریم‌‌ها عملی نشد.

وبگاه «کانورسیشن» (conversation) که ترجمه فارسی این لغت، «گفت‌و‌گو» است، در یادداشت خود به چرایی شکست توافق ۱۹۹۴ آمریکا و کره شمالی پرداخته و در آن به خلف وعده‌های واشنگتن اذعان کرده است.

 


وندی شرمن عضو تیم مذاکره کننده آمریکا با کره شمالی در سال 1994

 

نویسنده این یادداشت، ابتدا از دستیابی کره شمالی به سلاح اتمی و حصول آن به موشکی که قابلیت حمل کلاهک اتمی برای شلیک به خاک آمریکا را دارد، به شدت ابراز نگرانی کرده است.

در مطلب این رسانه تحلیلی آمده است: «این یک تحول به شدت خطرناک است و اگر دولت ترامپ می‌خواهد از غلطیدن به سمت یک تقابل اتمی با کره شمالی بپرهیزد، باید این را بفهمد که کره شمالی چه می‌خواهد و چرا این‌گونه رفتار می‌کند».

نویسنده یادداشت ۲۸ تیرماه ۱۳۹۸، بلافاصله به سراغ توافق ناکام سال ۱۹۹۴ آمریکا و کره شمالی می‌رود و خطاب به دولت وقت می‌نویسد: «این دولت (دولت ترامپ) باید تلاش کند و بفهمد که چرا بهترین فرصت قبلی ایالات متحده برای حل این بحران در نهایت کارساز نشد».

تحلیلگر این رسانه استرالیایی ادامه داد: «طبق چارچوب توافق ۱۹۹۴، کره شمالی پذیرفت در ازای "عادی سازی کامل روابط سیاسی و اقتصادی با ایالات متحده"، برنامه اتمی خود را متوقف کرده و در نهایت برچیند که این به معنای چهار موضوع ذیل است:

۱- تا سال ۲۰۰۳ یک کنسرسیوم به رهبری ایالات متحده دو رآکتور هسته‌ای آب سبک در کره شمالی بسازد تا جبران نیروگاه هسته‌ای از دست رفته کره شمالی شود؛

۲- تا آن زمان البته ایالات متحده باید در هر سال ۵۰۰ هزار تن سوخت هسته‌ای به کره شمالی بدهد؛

۳- ایالات متحده تحریم‌ها را رفع کند،  کره شمالی را از لیست کشورهای حامی تروریسم بردارد و مهم‌ترین موضوع هم شاید این بود که روابط سیاسی خود (با کره شمالی) را عادی‌سازی کند؛ روابطی که هنوز هم بخشی از قرارداد آتش‌بس جنگ سال ۱۹۵۳ کُره است؛
۴- در پایان اینکه، هر دو طرف "تضمین‌های رسمی" درباره عدم تهدید با سلاح‌های اتمی و یا استفاده از آنها به یکدیگر بدهند».  

نویسنده سپس می‌نویسد: «برای مدتی به نظر می‌رسید که اوضاع خوب دارد پیش می‌رود. سال 1998 مقام‌های آمریکایی دخیل در اجرای این توافق در کنگره شهادت دادند که هم ایالات متحده و هم آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (از اجرای توافق) خرسند بوده و از سوی کره شمالی "هیچ نقض اساسی" درباره هیچ یک از ابعاد  چارچوب مورد توافق (توافق منعقد بین واشنگتن و پیونگ یانگ) انجام نشده بود اما واشنگتن در اجرای تعهدات داده شده خود ناکام مانده بود».

در ادامه این یادداشت به فهرستی از خلف وعده‌های آمریکا و عدم اجرای تعهداتش در قبال کره شمالی اشاره شده است.

 


امضای توافق «چارچوب مورد توافق» بین آمریکا و کره شمالی

 

به روایت این رسانه غربی، «رآکتورهای آب سبک هرگز ساخته نشدند. کنسرسیوم به رهبری آمریکا که مسئول ساختن این رآکتورها بود، به شدت مقروض بود و سناتورهای (آمریکایی) کلینتون را متهم کردند که او در حالی که به شدت هزینه‌های ساخت این رآکتورها را ناچیز شمرده بود، درباره اینکه متحدان ایالات متحده به این طرح کمک مالی خواهند کرد، مبالغه کرده و بیش از حد دست بالا را گرفته بود».

در ادامه این یادداشت می‌خوانیم: «جمهوری‌خواهان تندرو در کنگره این چارچوب (توافق بین دولت کلینتون و کره شمالی) را تقبیح کردند و گفتند که فرض این توافق دادن پاداش به رفتار تهاجمی (کره شمالی) بوده است».

به نوشته این وبسایت غربی، به رغم اینکه کره شمالی از مدت‌ها قبل شایسته خروج از لیست کشورهای حامی تروریسم آمریکا بود، واشنگتن در اجرای این وعده هم تاخیر کرد و در سال ۲۰۰۸ پیونگ یانگ را از این فهرست خارج کرد.

در یادداشت آمده است: «تعداد محدودی از تحریم‌های ایالات متحده برداشته شدند اما این کار در سال ۲۰۰۰ و ۶ سال دیرتر از وعده صریح داده شده آمریکا در چارچوب مورد توافق (توافق سال ۱۹۹۴ آمریکا و کره شمالی)».

با پایان عمر دولت بیل کلینتون و آغاز به کار «جورج بوش پسر»، دولت آمریکا عمل به تعهدات صریح خود در توافق با کره شمالی را کنار گذاشت و در نهایت این توافق فروپاشید.

در گزارش تحلیلی کانورسیشن در این باره آمده است: «این اوضاع تحت رژیم آینده واشنگتن (دولت بوش پسر) بدتر شد و در (گزارش رسمی دولتی) "بررسی وضعیت هسته‌ای" سال ۲۰۰۲ دولت بوش، کره شمالی کشوری نام گرفت که ایالات متحده شاید مجبور باشد علیه آن از سلاح‌های اتمی استفاده کند و همچنین "استراتژی امنیت ملی سال ۲۰۰۲" این دولت هم کره شمالی را یک رژیم "سرکش" خواند؛ رژیمی که ایالات متحده باید برای توسل به گزینه نظامی علیه آن آمادگی داشته باشد».

نویسنده یادداشت می‌افزاید: «ایالات متحده تا همین امروز (۲۸ تیرماه ۱۳۹۸) تعداد ۲۸۵۰۰ نظامی در ۱۱ پایگاه نظامی ایالات متحده مستقر در کره جنوبی دارد و دو کشور به رزمایش‌های نظامی مشترک سالیانه خودشان در سواحل شبه جزیره کره ادامه می‌دهند».

این رسانه غربی سپس ضمن طرح ادعاهایی علیه دولت کره شمالی، به خلف وعده‌ها و نقض تعهدات دولت آمریکا اذعان می‌کند.

به نوشته این پایگاه استرالیایی، «...  پیونگ یانگ همچنان در سیبل هدف واشنگتن قرار دارد و ایالات متحده هرگز واقعا به چارچوب مورد توافق پایبند نبوده است».

 


بیل کلینتون و کیم جونگ ایل رهبر سابق کره شمالی

 

انتهای پیام/

فیلم| وضعیت جنگی در پایتخت هلند؛ حداقل ۱۹۰ معترض بازداشت شدند

 

نیروهای پلیس و امنیتی هلند ضمن درگیری با معترضان به محدودیت‌های قرنطینه برای مقابله با ویروس کرونا، حداقل ۱۹۰ نفر را در پایتخت این کشور بازداشت کردند.

تشکر رهبر انقلاب از «پیرمرد جالب»/ جمع و ضرب شوید، نه تفریق و تقسیم!

 

«احمد بیرشک» ۴ بهمن سال ۱۲۸۵ شمسی به دنیا آمد و آن‌قدر زندگی کرد و به ایران خدمت کرد تا بشود «پیرمرد جالبی» که به‌خاطر ۲ کلمه حرفی که زده بود رهبر ‌انقلاب سفارش کند از طرف ایشان از وی تشکر کنند!

تشکر رهبر انقلاب از «پیرمرد جالب»/ جمع و ضرب شوید، نه تفریق و تقسیم!

همین دیروز|گروه تاریخ خبرگزاری فارس ـ امین رحیمی: از همان ابتدای کودکی شروع کرد به یادگیری زبان‌های خارجی؛ خیلی طوفانی شروع کرد و البته همین فرمان را رفت تا شد «احمد بیرشک» معروف. درسش که تمام شد، همین‌طوری که خودش هر روز و هر روز بیشتر یاد می‌گرفت، معلم هم شد تا هر روز بیشتر و بیشتر یاد بدهد. معلم ریاضی و فیزیک بود و جمله مشهورش به محصلان این‌که: «طوری زندگی کنید که همیشه جمع باشید و ضرب شوید، تفریق و تقسیم نشوید». بعد هم همین‌طوری رفت و رفت و ادامه داد تا استاد دانشگاه شد.

کتاب‌های درسی و دانشگاهی را هم اصلاح می‌کرد و در حوزه ریاضی و فیزیک و هندسه و نجوم و پژوهش‌های علمی می‌درخشید تا این‌که در زمان ریاست «پرویز ناتل خانلری» بر وزارت فرهنگ، معاون وی شد. آن‌موقع که در ایران دهه ۴۰ شمسی بود و اغلب علوم در این مملکت نوپا بود و مغلق‌نویسی یعنی پیچیده‌نویسی مُد‌ روز بود، بیرشک مشهور بود به ساده‌نویسی؛ از بس که صاف و ساده بود.

بیرشک علم را به زبان ساده پیش روی ایرانیان گذاشت

تقویم را اصلاح کرد!

نوشته‌های بیرشک از نخستین نمونه‌های ساده‌نویسی علمی در ایران بود و بعدها همه دانستند که عالمان و کسانی که بر مفاهیم علمی اشراف دارند، ساده‌نویس هستند. خودش در‌ این ‌باره گفته است: «من علاقه‌مندم که کتاب‌های خودآموز بنویسم تا جوان‌ها به‌ مـطالعه‌ تـشویق شـوند. باید ساده نوشت‌، درست‌ نوشت، جذاب‌ نوشت‌. برای‌ آن‌که الگوی کتاب ساده را به‌ مؤلفان‌ نـشان دهـم خـودم تصمیم گرفتم، بخش اخترشناسی‌ کتاب خودآموز فیزیک را بنویسم‌.»

مدارسی هم برای آموزش بهتر علوم به دانش‌آموزان راه‌اندازی کرد که به مدارس «هدف» معروف بودند و بعد زد در کار اصلاح تقویم و دانشنامه‌نویسی. همه‌کاره بود و از علمش تا توانست بهره برد به نفع همه. فقط یکی از کارهایش این بود که تقویم ایرانی را اصلاح کرد و چنان با‌دقت بود که اصلاحاتش در میان تقویم‌شناسان جهان به «دقت حیرت‌انگیز» مشهور است.

اصلاح تقویم ایرانی و تنظیم تقویم تطبیقی تنها بخشی از خدمات علمی بیرشک محسوب می‌شود 

تعیین اوقات شرعی روز عاشورا

یک روز دید در یک جمله که جایی نوشته بودند از هر ۳ تاریخ شمسی و قمری و میلادی استفاده شده است. گفت این‌طوری نمی‌شود و یک تقویم تطبیقی درست کرد تا معلوم باشد هر روزی در تاریخ چه روزی از تقویم شمسی است و آرزوی خودش این‌که: «واقـعا روزی برسد کـه تـمام تـاریخ‌هایمان غیر از تاریخ‌های دینی را بـه شمسی یاد کنیم». به همین ترتیب هم بود که فهمید روز عاشورای سال ۶۱ قمری برابر بوده با ۲۱ مهر سال ۵۹ شمسی. و اینطوری زمان دقیق اذان ظهر و اوقات شرعی آن روز بزرگ را به افق کربلا تعیین کرد و حوادث و بیانات روز عاشورا با زمان وقوعشان، تطبیق داده شد.  

نمونه‌ای از خدمات بیرشک به علم و دانش در ایران

یک دانشنامه در خانه هر ایرانی

بیرشک یک روز دیگر دید که این‌طوری نمی‌شود و چقدر دانش در ایران پراکنده است و چقدر دسترسی‌ها دشوار است. این بود که اوایل دهه ۷۰ شمسی، «بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی» را تأسیس کرد و گفت: آرزوی بـنیاد دانـشنامه ایـن اسـت‌ که‌ روزی‌ برسد در گوشه‌ اتاقی از هر خانه ۲ قفسه‌ ۵ طبقه‌ای‌... باشد و همه کتاب‌ها از انتشارات بنیاد باشند و بر در قفسه نـام «کتابخانه‌ دانشنامه‌ بزرگ‌ فارسی» گذاشته شود و هرکسی به هر مطلبی‌ مربوط ‌به هر کشوری نیاز داشت کتابی را بردارد و حاجت‌ خود را برآورد.»

بیرشک زگهواره تا گور دانش آموخت

باعشق و عاشق بود

احمد بیرشک را در ایران الگوی کامل امید و حرکت علمی دانسته‌اند؛ تا نزدیکی صد سالگی کار کرد و خسته نشد انگار. روزگاری در دهه ۷۰ هم در تلویزیون ایران سخنرانی‌هایش پخش می‌شد و همه شگفت‌زده می‌شدند که با این سن و با این وضعیت جسمی چطوری هنوز مسائل علمی یادش مانده! در زندگی‌اش ۱۱۸ جلد کتاب در حوزه‌های مختلف علمی نوشت و کلی جایزه گرفت و از آن آدم‌های باعشق بود و عاشق بود؛ گفته بود چرا می‌گویید «در قید حیات بودن» بگویید «برخوردار از نعمت حیات». عاقبت در سال ۱۳۸۱ جسمش مُرد، اما شوقش برای علم و حرکت نمرد و مشعل شد برای جامعه امروز ایران. خودش وصیت کرد روی سنگ قبرش بنویسند: «افتخارم این است که خوشه‌چین فضل بزرگان بوده‌ام.»

رهبر انقلاب استاد بیرشک را به‌دلیل توصیه‌اش به علم‌آموزی ستوده‌اند

بیرشک در بیان رهبر انقلاب

احمد بیرشک را بیشتر باید شناخت و در بیان رهبر‌ انقلاب بهتر می‌توان شناخت: «خدا رحمت کند آقای احمد بیرشک را ـ نمی‌دانم شماها با ایشان آشنا بودید یا نه ـ پیرمرد جالبی بود. ما پیریِ ایشان را دیدیم و درک کردیم؛ اگرچه از نوجوانی با اسم و کتاب‌های ایشان در مدرسه آشنا بودیم. پیرمرد در نود و چند سالگی، پُرتحرک و پُرتلاش بود. من از او خیلی خوشم می‌آمد. ایشان با من هم ملاقات کرده بود. از جمله چیزهایی که من از این پیرمرد دیدم و خیلی لذت بردم، این بود که چند سال قبل تلویزیون به مناسبتی با او مصاحبه کرد و گزارشگر به او گفت توصیه‌ای به جوان‌ها بکنید. این پیرمرد مثل یک جوان، جوان‌ها را توصیه کرد به درس خواندن و علم آموختن. من خیلی خوشحال شدم. گفتم از طرف من به‌خاطر همین دو کلمه توصیه از آقای احمد بیرشک تشکر کنید. ببینید یک پیرمردِ معتقد به علم و پیشرفت علمی و تحرک جوان‌ها، یک جمله حرفش می‌تواند یک عالم تأثیر بگذارد.»

امروز در تاریخ مناسبت‌های دیگری هم هست

امروز ۴ بهمن مصادف با ۲۳ ژانویه میلادی و ۹ جمادی‌الثانی هجری قمری در تقویم تاریخ، مناسبت‌های دیگری هم دارد.

ـ درگذشت «ابن فرح اشبیلی» شاعر و محدث مشهور در سال ۶۹۹ قمری
ـ زادروز «ماری آنری بیل» مشهور به «استاندال» ادیب فرانسوی در سال ۱۷۸۳ میلادی
ـ زادروز «داوید هیلبرت» ریاضی‌دان آلمانی در سال ۱۸۶۲ میلادی
ـ درگذشت «سالوادور دالی» نقاش معروف اسپانیایی در سال ۱۹۸۹ میلادی
ـ زادروز «محمود فرشچیان» نقاش برجسته ایرانی در سال ۱۳۰۸ شمسی

ما نرمش نشان دادیم اما آمریکا کافه را بهم زد/ استراتژی بایدن تحریم و دیپلماسی توامان خواهد بود

 

سخنگوی وزارت امور خارجه در دولت های هفتم و هشتم گفت: کار با آمریکا در دوران جدید به هیچ عنوان هموار نخواهد بود.

ما نرمش نشان دادیم اما آمریکا کافه را بهم زد/ استراتژی بایدن تحریم و دیپلماسی توامان خواهد بود

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس حمیدرضا آصفی امروز در نوزدهمین جلسه هیات نمایندگان اتاق بازرگانی با تحلیل تحولات سیاسی و اقتصادی در آمریکا گفت: ترامپ فردی خودشیفته بود که  فکر می کرد عقل کل و مرکز عالم است و لذا آن داستان ها را بعد از نتایج انتخابات آمریکا به وجود آورد. 

پدیده ترامپ چه بر سر ساختار حاکمیتی آمریکا آورد

 

 

 

میراث ترامپ برای ایالات متحده و جامعه این کشور و حتی دنیا بسیار محسوس خواهد بود؛ بسیاری از بنیان‌های سیاست‌ورزی در آمریکا دچار تغییر شده و این تغییرات می‌تواند مسیر حرکت نظام بین‌المللی به‌سوی نظم چندقطبی را تسهیل کند.

برچسبی که توییتر به خود زد/ بنزین بر آتش انتخابات ۸۸؛ آب بر آتش انتخابات ۲۰۲۰

 

توییتر در انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا حاضر نشد با سکوت در قبال اعتراضات پس از انتخابات، ریسک کند تا مبادا خدشه‌ای به اعتبار انتخابات آمریکا وارد شود، حتی به قیمت اینکه برای همیشه برچسب عدم بی‌طرفی را برای خود بخرد!

عضویت در خبرنامه